سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قمه زنی، بدعتی که مانع ترویج مذهب حقه تشیع است!

روایت یکی از نویسندگان کتاب دست پنهان از روند تهیه کتاب

 

تبیین، سایت خبری- تحلیلی انجمن فارغ التحصیلان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) حوزه علمیه قم: در روزی که جمعیت عظیمی از شیعیانی که تحت تأثیر تبلیغات قمه زنی قرار گرفته و قمه زنی می کردند، بیش از 80 شبکه تلویزیونی به طور مستقیم در این مراسم حضور داشتند و فیلم تهیه می کردند.

یکی از دست اندرکاران تهیه کتاب دست پنهان در گفتگو با خبرنگارتبیبن اظهار داشت: سال 83 بود که به دلیل تبلیغات زیاد برخی از افراد سکولاری که دلبستگی به انقلاب اسلامی نداشته و روششان نشان داده است که با عنوان دلسوزی ضربه به تشیع زده اند، بعد از تعطیلی 15 ساله بدعت قمه زنی، در یکی از شهرهای شمال استان فارس و کم کم در دیگر شهرها دوباره قمه زنی به راه افتاد و ترویج شد. و شبکه مروج قمه زنی به قدری گسترده عمل می کرد که قابل باور نبود.
وی با بیان اینکه حتی در شهر مذکور عده ای از اصلاح طلبان که قاعدتا باید مخالف آن می بودند، نیز از قمه زنی حمایت می کردند ،‌ادامه داد: کم کم در شهرهای مختلف ایران در حال گسترش و رواج بود و هرچند بسیاری از مردم از روی اخلاص و عشق به امام حسین(ع) انجام می دادند، اما رسانه های ضد انقلاب و ضد شیعه درسراسر دنیا از بی بی سی و سی ان ان و دیگر شبکه های بین المللی گرفته تا سایت های وهابی به بازتاب مسأله قمه زنی در ایران ، عراق، افغانستان، پاکستان و هندوستان پرداختند.
عضو کانون طلوع با اشاره به اینکه چند نفر با دست خالی تصمیم به مقابله با این شبکه عظیم گرفتیم، ابراز داشت: در سال 84 جزوه ای با عنوان نور عزا در شهر مذکور توزیع شد که حاوی فتوای 20 نفر از بزرگان معاصر و فقهای مشهور شیعه بود و در تیراژ بالا منتظر شد و همزمان در اینترنت نیز پایگاه هایی راه اندازی شد و از نظر فقهی حرمت آنها برای مردم بازگو شد.
وی با اشاره به اینکه مروجین قمه زنی برای رسیدن به مقاصد شوم خود از دروغ و تحریف استفاده می کردند، ابراز داشت: در سال بعد جزوه ای با عنوان طریق عزا همراه با دست خط مراجع به زحمت تهیه کردیم و با هماهنگی و تأیید برخی از بزرگان حوزه آن را به شهرهای مختلف کشور ارسال داشتیم. هرچند پولی نداشتیم اما با کمک خیرین جمع آوری کرده و این جزوات را تهیه می کردیم.
فارغ التحصیل موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) ادامه داد: با حمایت برخی از بزرگان حوزه و تلاش تعدادی از دوستان قرار شد کتابی در این زمینه منتشر کنیم، لذا علاوه بر سایت ها، شبکه ها نیز رصد شد و در این بین متوجه شدیم سه گروه عمده مسیحی های تندرو ضد اسلام، وهابیون و غربگرایان روشنفکرنما کسانی هستند که به نوعی در جلوه دادن شیعیان به عنوان افرادی متعصب بی فکر تلاش می کنند.
وی با اشاره به زحمات کشیده شده در چاپ خصوص چاپ کتاب دست پنهان اظهار داشت: با یک جستجوی کامل توانستیم سند بیش از 75 فتوا از زعمای شیعه را در صد سال اخیر در خصوص حرمت قمه زنی پیدا کردیم.
عضو کانون طلوع ادامه داد: در سالهای 86 و 87 توسط طیف طرفدار قمه زنی کتابچه های مختلفی چاپ و در شهرهای مختلف کشور و به زبان های فارسی و عربی به طور گسترده انتشار یافت و در آن 180 نفر از علما را ذکر کرده بودند که فتوا به جواز قمه زنی داده اند، در حالیکه با تتبع و جستجوی کامل ما مشخص شد که بیش از 150 مورد از فتاوای استناد شده، از اساس دروغ و تحریف بوده است. حتی دستخط مربوط به آیت الله بهجت را آورده بودند که فتوا به جواز داده بودند، در حالیکه در تحریفی آشکار و با استفاده از فتوشاپ قسمت های مختلف فتوا را حذف کرده و با کنارهم قرار دادن الفاظ دلخواه، نتیجه مورد نظر خود را به دیگران القا می کردند که البته ما نیز تنها و با دست خالی اما تلاش زیاد با انتشار کتاب دست پنهان وتهیه یک سی دی که در آن حتی از آیت الله بهجت به صورت حضوری در خصوص فتوای سیدابوالحسن اصفهانی سئوال شده بود ، انتشار دادیم و در مقابل این دروغگوئی ها و تحریف های ناجوانمردانه که تیشه به ریشه درخت تشیع می زد، ایستادگی کردیم.

وی با اشاره به تجدید چندباره این کتاب افزود: در خصوص چاپ این کتاب باید از آقای رسائی که ان زمان مدیرکل ارشاد استان قم بوده و همچنین از دفتر فرهنگی فخرالائمه و همچنین از آقایان حاج علیرضا و حاج احمد پناهیان به خاطر حمایت هایی که برای چاپ این کتاب کردند، تشکر نمایم.
وی با اشاره به اینکه هزینه چاپ و انتشار کتاب کم کم از خیرین جمع آوری شد، ادامه داد: اما در عین حال دوستان تهیه کننده کتاب، کتاب را حتی به مبلغ کمتر از قیمت تمام شده به موسسات و افراد ارائه می کردند تا ترویج شود و اتفاقا این کتاب نه تنها در ایران بلکه با انتشار آن در افغانستان و پاکستان نیز تا حدی تأثیرگذار بود.
فارغ التحصیل موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) با اشاره به سوء استفاده دشمنان از مراسم قمه زنی شیعیان و حتی توهین های بسیار زشت و زننده و مقایسه آنها با حیوانات و حتی پست تر دانستن شیعیان از حیوانات، ادامه داد: در سایت ها و شبکه های مختلف گوشه هایی از این تصاویر با نام شیعه آورده می شود و همین مسأله سبب شده اسلامی که در غرب در حال پیشرفت است، از نوع تشیع نباشد، یعنی افراد حاضر بودند مذهب وهابیون متعصب خشک مغز را بپذیرند، اما مذهب استدلالی، منطقی و مستدل شیعه را به خاطر این چهره زشتی که از آن به نمایش گذاشته بودند، نمی پذیرفتند.

وی با اشاره به اینکه قمه زنی یک نوع بدعت بوده که از مراسم تصلیب مسیح وارد دین شده است، اظهار داشت: یعنی حکم اولی قمه زنی حرمت است و اگر علما وهن به مذهب بودن را نیز بیان می کنند، ناظر به حکم ثانوی قمه زنی است.
وی با اشاره به اینکه در سال 88 ، کتاب با ویراست جدید دوباره منتشر شد ادامه داد که در این ویراست بیش از 50 شبهه وارد شده در خصوص قمه زنی و ... به دقت پاسخ داده شده است و البته عکس هایی نیز اضافه شد. حدود 200 هزار نسخه از این کتاب تنها در سال 87 انتشار یافت و مورد استقبال بسیار خوب افراد قرار گرفت.
عضو کانون طلوع افزود: آمارهای نیروی انتظامی در سال 88 نشان داد که در برخی شهرستان ها بیش از 80 درصد از میزان قمه زنی کاهش یافته است، با وجود اینکه تبلیغات افراد طرفدار قمه زنی بیشتر شده بود.
وی با اشاره به اینکه در این کتاب 11 دلیل به عنوان ادله حرمت قمه زنی عنوان شده است، خاطر نشان کرد: تمام فقهای زعیم شیعه، قمه زنی را حرام می دانند.
عضو کانون طلوع همچنین اظهار داشت: جناب آقای مهدی مسائلی نیز کتابی بسیار مناسب و خوب با عنوان " قمه زنی، بدعت یا سنت" را نوشت که بسیار زیبا بوده و ما نیز با او در ارتباط بودیم تا علاوه بر اینکه مکمل یکدیگر باشیم، موازی کاری نکنیم.

جهت دانلود کتاب قمه زنی، بدعت یا سنت اینجا کلیک کنید

وی در پایان خاطر نشان کرد: بی شک اگر عنایت خداوند متعال نبود ، این کار با توجه به محدودیت توان و امکانات ما هرگز نمی توانست موفق شود.

جهت دانلود کتاب دست پنهان اینجا کلیک کنید

لازم به ذکر است به درخواست مصاحبه شونده، نام او در متن خبر ذکر نشد. منبع انجمن فارغ التحصیلان موسسه

تحلیل ها و خبرهایی خواندنی در همین باره:*متن کامل کتاب دست پنهان در نقدقمه زنی+عکس دست نوشته های علمای عظام شیعه *پاسخ های فقهی به شبهات صانعی و دیگر طرفداران قمه زنی از لسان علمای بزرگ شیعه
*عکاس لهستانی:محرم فقط قمه‌زنی نیست
*مخالفت با نظر مراجع در یک شبکه شیعی + فیلم
*BBC مروج قمه‌زنی بین شیعیان است
*تداوم حمایت از قمه زنی در رسانه های دولت انگلیس
*میزگرد VOA برای تطهیر و ترویج قمه زنی در بین شیعیان
*کاهش شدید قمه زنی در خمینی شهر اصفهان
*توضیحات دوباره آیت‌الله وحید خراسانی درباره قمه زنی و عزاداری
*مخالفت جدی علمای بزرگ شیعه ازصدسال پیش با هرنوع بدعت و وهن وعمل مضربه نام عزاداری 
*متنی مستند:سایقه جدی تحریم قمه زنی توسط علمای بزرگ شیعه*متن فتاوای علمای جامعه مدرسین در سایت جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  2:16 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

دانلود نرم افزار دست پنهان درمحکومیت قمه زنی

دانلود نرم افزار با حجم 7 مگابایت


http://dlnew.ir/pic(asr-entezar.ir)/dast-e-penhan.jpg

مستند دست پنهان / قمه زنی

در خصوص مستند ” دست پنهان ” می توان گفت که درباره تاریخچه ، نتایج قمه زنی و نظر مراجع تقلید در این باره منتشر شده است. این مستند که پژوهشی درباره پیدایش قمه زنی در دوره صفویه، سوء استفاده شیعه ستیزان و عوامل تفرقه افکن وهابی از این موضوع و نیز فتوا و برخورد مراجع و علمای شیعه درباره قمه زدن است.

این مستند در ابتدا به تاریخچه قمه زنی و سیر تاریخی مبارزه علمای شیعه با انحرافات در عزاداری ها پرداخته است. پس از آن در این مستند به صدور فتوای امام خمینی (ره) در خصوص منع قمه زنی و حمایت های فکری علما و روحانیونی از جمله آیت الله سید محمد باقر صدر و آیت الله مرتضی مطهری، از فتوای امام خمینی (ره) اشاره می کند.
در ادامه به حکم حکومتی آیت الله خامنه ای  درباره قمه زنی می پردازد و به صورت اجمالی به چندین فتوا از علمای بنام مانند آیت الله العظمی اراکی، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، آیت الله العظمی فاضل لنکرانی، آیت الله العظمی مظاهری، آیت الله نوری همدانی و … در زمینه قمه زنی و به حمایت از حکم و فتوای مقام معظم رهبری پرداخته می شود.

مدت زمان : قسمت اول 19 دقیقه، قسمت دوم 5 دقیقه

کاری از : دفتر فرهنگی فخر الائمة علیهم السلام [به سفارش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم]

دانلود با فرمت  (حجم کل : 97 MB )

دانلود بخش اول

دانلود بخش دوم

دانلود نسخه مخصوص موبایل – 3gp (حجم کل : 23?5 MB )

متن کامل کتاب دست پنهان: 

فصل5کتاب دست پنهان/قسمت دوم/پاسخ به شبهه سربه محمل کوبیدن

فصل5کتاب دست پنهان/قسمت اول/چراقمه زنی مصداق جزع ولطم نیست؟

متن کامل فصل4کتاب دست پنهان/علل فقهی حرمت قمه زنی در اسلام

متن کامل فصل3کتاب دست پنهان/سه موج بزرگ مبارزه علماباقمه زنی

متن کامل فصل2کتاب دست پنهان/تاریخ ونقش استعمار در ترویج قمه زنی

متن کامل فصل1کتاب دست پنهان/ اهمیت عزاداری سیدشهیدان عالم

چاپ ششم کتاب دست پنهان در دی ماه 1387در تیراژ چهل هزار نسخه

اولین چاپ کتاب دست پنهان در سال 1386 با تیراژ صدهزار نسخه


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  2:12 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

• به نظر می‏رسد رواج این‏گونه رفتارها در عزاداری امام حسین(ع) عادی نیست؛ زمینه گسترش آن در جامعه چیست؟

- برخى کارها در ارتباط با مراسم عزادارى ماه محرّم دیده شده است که دست‏هایى به غلط، آن را در جامعه ما ترویج کرده‌اند. کارهایى را باب مى‌کنند و رواج مى‌دهند که هر کس ناظرِ آن باشد، برایش سؤال به وجود مى‌آید. به عنوان مثال، در قدیم‌الایام بین طبقه‌ى عوام‌النّاس معمول بود که در روزهاى عزادارى، به بدن خودشان قفل مى‌زدند! البته، پس از مدتى، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسمِ غلط برافتاد... قمه زدن نیز همین‌طور است. (177)
شهید مطهری نیز گسترش این رفتارها را معلول روحیه مردم می‏داند؛ ایشان در این رابطه می‏گوید: 
قمه‏زنی و بلند کردن طبل وشیپور از ارتدوکس‏های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید. (178)

• می‏گویید دشمن از قمه‏زنی بر ضد تشیّع استفاده می‏کند؛ می‏شود چند نمونه از آن را بگویید؟ 

- اجازه دهید در پاسخ به این سوال، خاطرات چند تن از علما و صاحب‏نظران جهان اسلام را، از دست‏های پنهانی که ترویج این‏گونه رفتارها را در کشورهای اسلامی به‏عهده داشته‏اند، بشنویم؛ 

1. عراق
علامه محمد جواد مغنیه، از علمای بزرگ عراق، در کتاب تجارب خود، بحثی دارد تحت عنوان «کفن‏هایی برای زنده‏ها»؛ هنگامی که از عالمی فلسطینی درباره نظر علمای فلسطین نسبت به شیعه سوال می‏کند، می‏نویسد:
همانا سبب اصلی این تفرقه‏ای که میان مسلمین ایجاد شده است، استعمار و ایادیش هستند؛ بدین طریق که آنها دائما مسلمانان را با هر وسیله‏ای که شده تحریک و تجهیز نموده و در مقابل هم قرار می‏دهند. از جمله این راه‏ها، این بود که دولت انگلیس در ماه محرم، هزار کفن به قمه‏زنان هدیه نمود و هنگامی که دولت آمریکا از آن با خبر شد، برای آن که فرصت را از دست‏ندهد، دو هزار کفن به آنها هدیه نمود. (179)
در خصوص نقش سفارت‏های کشورهای استعماری در ورود و گسترش این‏گونه سنت‏ها به کشورهای اسلامی ـ از جمله عراق ـ منتشرشده است، در اینجا به سندی که محقق و جامعه‏شناس عراقی «ابراهیم الحیدری» در کتاب Sozioloyie آورده است، اشاره می‏کنیم: 
سفیر انگلیس در بغداد بعد از جنگ جهانی دوم و هم‏زمان با کاهش مواد غذایی و افزایش قیمت‏ها در بازار، مقدار زیادی چای و سیگار مورد نیاز هیئت‏ها و مجالس عزاداری را از طریق شخص ثالثی به بعضی از مسؤولین هیئت‏ها تقدیم کرد؛ جالب اینکه به این هیئت‏ها مقدار زیادی پارچه سفید هم برای استفاده در مراسم قمه‏زنی داده شد. (180)
دکتر تیجانی نیز در کتاب «اهل بیت(ع)؛ کلید مشکل‏ها» در این‏باره می‏نویسد:
یکی از علمای گذشته می‏فرمود : شمشیرهایی که در گذشته شیعیان آن را در برابر ظالمان بلند می‏کردند، امروز برای زدن به سرهای خود، از آن استفاده می‏کنند. تاجایی که انگلیسی‏ها مقدار زیادی شمشیر، در میان دسته‏های عزاداری ـ در کربلا ـ تقسیم می‏کردند. (181)

2. جمهوری آذربایجان
کسى که با مسائل کشور شوروى سابق و این بخشى که شیعه‌نشین است ـ جمهورى آذربایجان ـ آشنا بود، مى‌گفت: آن زمان که کمونیست‏ها بر منطقه‌ى آذربایجان شوروى سابق مسلّط شدند، همه‌‏ی آثار اسلامى را از آن‌جا محو کردند. مثلاً مساجد را به انبار تبدیل کردند، سالن‏هاى دینى و حسینیه‌ها را به چیزهاى دیگرى تبدیل کردند و هیچ نشانه‌اى از اسلام و دین و تشیّع باقى نگذاشتند. فقط یک چیز را اجازه دادند و آن، قمه زدن بود! دستورالعمل رؤساى کمونیستى به زیردستان خودشان این بود که مسلمانان حق ندارند نماز بخوانند، نماز جماعت برگزار کنند، قرآن بخوانند، عزادارى کنند، هیچ کار دینى نباید بکنند؛ اما اجازه دارند قمه بزنند! چرا؟ چون قمه زدن، براى آنها یک وسیله تبلیغ بر ضدّ دین و بر ضدّ تشیع بود. بنابراین، گاهى دشمن از بعضى چیزها، این گونه علیه دین استفاده مى‌کند. هر جا خرافات به میان آید، دین خالص بدنام خواهد شد. (182)

3. بنگلادش
یکی از علمای مجتهد بنگلادشی که زمانی از شاگردهای ما بوده‏اند، برای من گفت: علت اینکه بنگلادش از پاکستان جدا شد، این بود که بنگلادش کاملا سنّی‏نشین بود، اما در پاکستان فرهنگ شیعه غلبه دارد... ولی رفته رفته پیشرفت مذهب تشیّع در آنجا شروع شد. او می‏گفت شیعه مقداری در آنجا اوج گرفت. گروهی(؟!) از پاکستان به بنگلادش آمدند؛ به‏عنوان اینکه شیعه دارد پیشرفت می‏کند، پس باید اقامه شعائر حسینی هم در اینجا به نحو احسن و اکمل انجام بپذیرد! 
برخی پاکستانی‏ها در عاشوراء از این زنجیرهایی که سرش چاقو دارد به پشت خود می‏زنند؛ ایشان برای من گفت: یک وقت دیدیم پیشرفت تشیّع توقف کرد. متوجه شدیم که علت آن، این‏گونه کارهاست. (183)

4. ایران
اینکه من می‏گویم دست بیگانگان در میان است، شخص ثقه‏ای نقل کرد؛ گفت در مشهد در یکی از سالها،یک وقت دیدیم، از طرف یکی از سفارتخانه‏های خارجی آمدند، قمه‏های نو در میان بعضی عزاداران تقسیم می‏کنند؛ همه‏اش سفید؛ برّاق؛ یک شکل!
آیا این سفارتخانه خارجی دلش برای ما سوخته که عزاداری کنیم؟! یا اینکه می‏خواهد اینها را نشان بدهد و بگوید: اینها وحشی هستند؟![بیگانگان] برای اینکه اسلام را خرافی جلوه دهند، و نسل فرهیخته دانشمند را از اسلام دور کنند، می‏آیند خرافات را مخلوط می‏کنند؛ مسائلی که جزء دین نیست، جزء دین می‏کنند؛ در عزاداری‏ها دخالت می‏کنند؛ شکل عزاداری را عوض می‏کنند.

مسئله قمه‏زنی که در هیچ زمانی در زمان معصومین نبوده، می‏آیند این را رایج می‏کنند، تا مردم را در نظر بیگانه‏ها خرافی جلوه دهند.
یک فیلم درست کرده‏اند در یکی از کشورهای خارجی، به‏ نام فیلم «فتنه» در کشورهای مختلف نشان دادند؛ گفتند: بیائید تماشا کنید؛ ببینید مسلمانها این‏اند: آدم کشند؛ خودزن‏اند! فیلم مرکب از سه بخش بود... بخش سوم، منظره قمه‏زدنهاست؛ سر بچه را قمه می‏زند؛ خودش را قمه می‏زند، لباس سفیدشان، تمام مملو از خون نشان می‏دهد!
عزاداری سیدالشهداء از افضل قربات است؛ کیمیاست؛ وسیله حل مشکلات است؛ اما کاری که مردم را از اسلام دور نکند... (184)

------------------

پاورقی ها واستنادات این بخش:

177. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه‌ى ماه محرم17/03/1373
178. طبق گفته شهید مطهری، تیغ زنی، زنجیر زنی، حمل نشانه (صلیب)، زدن طبل و شیپور و ... اکنون نیز به همین شکل در منطقه لورد (Lourdes) سالیانه در سالروز تصلیب ادعایی مسیح، برگزار می‏شود. (بنگرید به: شهید مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی(علیه السلام)، ص 154)
179. «إنّ السبب لهذه التفرقه هو الاستعمار و علماء الاستعمار یثیرونها و یغذّونها بکل وسیله ـ و من هذه الرسائل إنّ الانجلیز یهدون ألف کفن فی شهر المحرم للضاربین أنفسهم بالسیوف و السلاسل، و أرادت أمریکا أن لا تفوتها الفرصه فأهت هؤلاء ألفی کفن» (محمد جواد مغنیه، تجارب، ص 449 و 450)
.Ibrahim Al ـHaidari, Sozioloyie. P. 176 
181. دکتر محمد تیجانی، اهل بیت کلید مشکل ها، ترجمه سید محمد جواد مهری، ص 186
182 ـ بیانات رهبر معظم انقلاب در اجتماع بزرگ مردم در صحن امام خمینى(ره) مشهد مقدس رضوى 01/01/1376
183. مصاحبه با آیت الله محمد هادی معرفت، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 528 ؛ ص 519 
184 . بخشی از سخنرانی حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها)، نهم رمضان 1430

همین مطلب را در این آدرس نیز می توانید ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-27.aspx


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  2:5 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

 

• در بعضی از فتاوی علما، دلیل غیرشرعی بودن اعمالی مثل قمه‏زنی را «وهن» بودن آن دانسته‏اند؛ آیا روایاتی داریم که به دلیل وهن بودنِ رفتاری در نظر بیگانگان، حکم شرعیِ آن، تغییر کرده باشد؟

ـ [بله؛] دو سه مورد را به عنوان نمونه عرض می‏کنم؛ 
راجع به وهن در اجرای حدود، دیات و قصاص و...، بحثی است راجع به اهل ذمّه. در بعضی روایات آمده که ما دو نوع «اهل کتاب» داریم؛ یک نوع اهل ذمّه‏اند؛ یعنی پذیرفته شده‏اند که در کشور اسلامی زندگی کنند و یک قسم معاهد است؛ یعنی در کشورهای غیر اسلامی‏اند، ولی عهد دارند با ما. خوب حالا اگر مسلمانی یکی از آنها را کشت، آن مسئله‏ای که در روایات آمده که دیه اهل کتاب 800 درهم است، راجع به آنهاست؛ نه راجع به کسانی که در سایر کشورهای اسلامی زندگی می‏کنند. روایت داریم که اگر موجب وهن بعیدالعهدِ اسلام بشود، باید دیه کامل بدهید. یعنی اگر جوری بشود که آنها راجع به اسلام، بدبین بشوند و در نتیجه تبلیغات سوء بکنند، باید دیه کامل به او پرداخت گردد.
مثال دیگر اینکه همه علما گفته‏اند و روایات زیادی هم وجود دارد، که اگر یک مسلمانی در مناطق کفرنشین، مستوجب اجرای حدود شد، می‏گویند: حدود را در مورد او اجرای نکنید؛ چون موجب وهن اسلام می‏شود.
پس با این حساب، وهنِ اسلام در نظر دیگران، یک جنبه اساسی و محوری دارد و این یک هشداری است... مواظب باشید که ما نباید فقط داخل خودمان را لحاظ کنیم؛ چون مسؤولیت پخش اسلام در سرتاسر جهان را داریم.
ما که مسلمانیم ممکن است به بعضی مطالب، این قدر خو گرفته باشیم که دیگر در نظر ما وهن نباشد؛ یا ممکن است به حکمتش واقف باشیم، اما آن کس که در خارج است، شاید به حکمت قضیه واقف نباشد و به نظرش موهن جلوه کند.
این مسئله که نباید کاری کرد که دین، اسلام، قرآن و ائمه(ع) در نظر دیگران موهون شوند، این اصل است.
این دو سه مورد که عرض کردم به عنوان نمونه بود والاّ روح فقه ما و روح اسلام، این مطلب را به طور «اصلِ مسلّم» مطرح کرده.
نکته‏ای که می خواهم عرض کنم این است که، حالا اگر یک نوع اقامه شعائر برای ما قابل تحمل است، اما برای جهانیان قابل تحمل نیست و آن را زشت ببینند، ما داعی نداریم که این را در ملأ عام انجام دهیم. (141)

• یعنی توجه به «نگاه پیروان دیگر ادیان به رفتار ما» در اسلام یک عنصر اصلی است؟

- اجازه دهید جواب این سوال را در قالب خاطره‏ای از حجت الاسلام قرائتی ببینیم: «در یکى از شهرها با وجود توصیه‏هاى مبلغین بزرگوار مبنى بر پرهیز از قمه زنى، مردم به خاطر اعتقادات خود دست‏ برنمى‏داشتند. به ما گفتند به آنجا برویم و آنها را از این کار باز داریم. ایام ماه محرم بود و چون اعلام کرده بودند فلانى مى‏آید و مردم ما را در تلویزیون دیده بودند، در مسجد جمع شدند. وقتى وارد شدم گفتند: آقاى قرائتى! آمده‏اى براى قمه زنى بگویى؟ گفتم: شغل من چیست؟ گفتند: تو معلم قرآن هستى. گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله! قبولت داریم؛ ولى حرفی از قمه نزنى! فقط قرآن بگو! من روى تخته نوشتم:
{ بسم الله الرحمن الرحیم }
{ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرینَ عَذابٌ أَلیمٌ}(142) 
اى کسانى که ایمان آورده‏اید! نگویید: «راعِنا»؛ بلکه بگویید: «اُنظُرنا»
«راعنا» را هم مى‏شود از ریشه «رَعَىَ‏» گرفت و هم از ریشه «رَعَنَ‏» . اگر از «رعى‏» گرفته شود به معناى «مراعات ما را بکن‏» است، ولى اگر از ریشه «رعن‏» گرفته شود، رعونت‏ به معناى خر کردن است و «راعنا» یعنى «خرمان کن!»
وقتى که مسلمانان مى‏گفتند: «راعنا»، هدفشان مقدس بود و معناى «مراعاتمان کن‏» را اراده مى‏کردند، ولى یهودی‏ها از این کلمه استفاده کرده و گفتند: مسلمانها به پیغمبرشان مى‏گویند: خرمان کن! در اینجا آیه نازل شد که:
{ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا}(143)
«اى کسانى که ایمان آورده‏اید، «راعنا» نگویید بلکه «انظرنا» بگویید.» 
یعنى کلمه‏اى را که دشمن از آن سوءاستفاده مى‏کند به کار نبرید. بعد از اینکه این آیه را تفسیر کردم، گفتم: شما که قمه مى‏زنید هدفتان مقدس است و به عشق امام حسین (ع) این کار را مى‏کنید. این کار امروز شما، مثل همان «راعنا» گفتنِ مسلمانان صدر اسلام است که دشمن از آن سوءاستفاده مى‏کرد و قرآن کریم با آیه مورد بحث ‏به مسلمانان آن روز و امروز هشدار مى‏دهد که از هر کارى که دشمن از آن سوء استفاده مى‏کند پرهیز کنید. (144)

• اصلاً چه ضرورتی دارد که همه رفتارهای شیعیان، منطقی و بر اساس استدلال‏ عقلی و دینی باشد؟

- علاقه‏مندان به اسلام واهل‏بیت(ع) باید توجه کنند که اسلام و قرآن، با استدلال و منطق همراه است. مکتب اهل بیت، با منطق و استدلال همراه است. اگر استدلال را از آن جداکردند و به جای استدلال، خدای نکرده چیزی را وارد کردند که از منطق دور است و جنبه خرافی دارد، این درست ضد استدلال عمل خواهد کرد. پس، یک ابزار اسلام برای گسترش و غلبه بر همه ادیان و جماعات و ملل و کشورها، عبارت از منطق است. (145)

• می‏شود معنی دقیق خرافه را مشخص کرد؟ چطور می‏توانیم مصادیق آن را تشخیص دهیم؟

- آنچه که با کتاب و سنت متقن و معتبر ثابت شده، از دین است؛ چه حالا عقول بپسندند یا نپسندند. از این، حمایت و دفاع کنید.
آنچه که با دلیل معتبر ثابت نشده است و با مبانى و اصول دینى معارضه ندارد، درباره‌ى آن ساکت بمانید.
آنچه که با یکى از اصول دینى معارضه دارد و مدرک معتبرى ندارد، ردّش کنید؛ این مى‌شود خرافه، و معیار خرافه این است. (146)

• خوب! ممکن است کسی بگوید: ابراز احساسات نسبت به امام حسین(ع) و عزاداری در غم آن حضرت، روش‏های مختلفی دارد؛ یک روش هم قمه‏زنی است...

-در خصوص عزاداری و مجالسی که به نام امام حسین(ع) برپا می‏شود، ما و هیچیک از دینداران نمی‏گوییم در این مراسم، هر کسی هر کاری می‏کند خوب است. چه بسا علمای بزرگ و دانشمندان بسیاری این کارها را ناروا دانسته و از آن جلوگیری کرده‏اند. (147)
عدّه‌اى قمه به دست بگیرند و به سر خودشان بزنند و خون بریزند! این کار را مى‌کنند که چه بشود؟! کجاى این حرکت، عزادارى است؟! البته، دست بر سر زدن، به نوعى نشانه‌ى عزادارى است. شما بارها دیده‌اید، کسانى که مصیبتى برایشان پیش مى‌آید، بر سر و سینه خود مى‌کوبند. این نشانه‌ى عزادارىِ معمولى است. اما شما تابه‏حال کجا دیده‌اید که فردى به خاطر رویکرد مصیبتِ عزیزترین عزیزانش، با شمشیر بر مغز خود بکوبد و از سرِ خود خون جارى کند؟! کجاى این کار، عزادارى است؟! (148)
قمه زدن، سنّتى جعلى است. از امورى است که مربوط به دین نیست و بلاشک، خدا هم از انجام آن راضى نیست. (149)

• اگر موضوع تا این حد مهم است، چرا برخی علمای قدیم با آن برخورد نمی‏کردند؟‏
- علماى سلف دستشان بسته بود و نمى‌توانستند بگویند «این کار، غلط و خلاف است.» (150)
در زمان آیت الله بروجردی، در همین قم ایشان برخی از این شعائری که به عنوان عزاداری در قم انجام می‏شود را استنکار کرد. (151)آن وقت تمام رؤسای اینها (هیأت‏هایی که به این‏کارها اقدام می‏کردند) رفتند خدمت آقای بروجردی و گفتند: ما در این دهه مقلّد شما نیستیم. من می‏گویم اگر اینها همه، با این کارهایشان، معنای حرف‏هایشان و لوازم آن و تالی فاسد (152)آن را فهمیده بودند، مصداق «الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ» (153)می‏شدند. من اگر جای آقای بروجردی بودم، شدیداً آنها را طرد می‏کردم. 
چطور جرأت می‏کنند به یک مجتهد جامع‏الشرایط این‏گونه بی‏احترامی کنند؟ که در واقع بی‏احترامی به امام معصوم محسوب می‏شود. 
مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی نهی‏کردند مردم را از این کارها. می‏دانید چه کار کردند؟ نجفی‏ها رفتند همین مشعل‏هایشان را پشت در خانه آقای سیّد ابوالحسن اصفهانی خالی کردند! که در نتیج آن، آقا سیّد ابوالحسن قهر کرد و آمد کربلا؛ در کوچ شیر و فضّه آنجا کربلایی‏ها برای آقا خانه گرفتند و محافظ گذاشته بودند که نجفی‏ها او را نزنند! 
حالا ما این عوام را تصویب بکنیم؟! (154) این عوامی که بر مجتهدین وقت ـ که به عنوان رئیس مذهب شیعه مطرح هستند ـ این‏گونه طغیان می‏کنند. آقای بروجردی رئیس مذهب بود؛ آقا سیّد ابوالحسن رئیس مذهب بود. آیا شما با امام صادق (ع)، همین کار را می‏کنید؟ خوب اگر این کار را با امام صادق (ع) بکنند، همه‏شان کافر می‏شوند؛ آقای بروجردی یَنطِقُ عَلی لِسانِ صادق (ع)؛ (155) آقا سیّد ابوالحسن یَنطِقُ عَلی لِسانِ باقر (ع). ای شیعه‏ای که می‏گویی من دوست امام حسینم! چطور تو اهانت می‏کنی به این سیّد؟! اینها برای ما درد است. (156)

• پس چرا بعضی از علمای قدیم حتی حکم به جواز قمه‏زنی داده‏اند؟

- آنچه از قول مراجع سلف(رحمه‏اللَّه‌علیهم) نقل شده است، بیش از این نیست که اگر این کار ضرر معتنى‌به (157) ندارد جایز است؟ آیا سبک کردن شیعه در افکار جهانیان، ضرر معتنى‌به نیست؟ آیا مخدوش کردن محبّت و عشق شیعیان به خاندان مظلوم پیامبر(ص) و بخصوص شیفتگى بى‌حد و حصر آنان به سالار شهیدان(ع) را بد جلوه دادن، ضرر نیست؟ کدام ضرر از این بالاتر است؟ (158)
اگر قمه زدن، به صورت عملى انفرادى در خانه‌هاى در بسته انجام مى‌گرفت، ضررى که ملاک حرمت است، فقط ضرر جسمى بود، ولى وقتى این کار «على رؤوس ‌الاشهاد» (159)و در مقابل دوربین‏ها و چشم‌هاى دشمنان و بیگانگان بلکه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام مى‌گیرد، آن وقت دیگر ضررى که باید معیار حرمت باشد فقط ضرر جسمى و فردى نیست، بلکه مضرات بزرگ تبلیغى که با آبروى اسلام و شیعه سروکار دارد نیز باید مورد توجّه باشد. (160) امروز این ضرر، بسیار بزرگ و شکننده است و لذا قمه زدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است. (161)
یک وقت بود در گوشه و کنار، چند نفر دور هم جمع مى‌شدند و دور از انظار عمومى مبادرت به قمه‌زنى مى‌کردند و کارشان، تظاهر ـ به این معنا که امروز هست ـ نبود. کسى هم به خوب و بدِ عملشان کار نداشت؛ چرا که در دایره‌ى محدودى انجام مى‌شد. اما یک وقت بناست که چند هزار نفر، ناگهان در خیابانى از خیابان‏هاى تهران یا قم یا شهرهاى آذربایجان و یا شهرهاى خراسان ظاهر شوند و با قمه و شمشیر بر سر خودشان ضربه وارد کنند؛ این کار، قطعاً خلاف است. امام حسین(ع)، به این معنا راضى نیست. من نمى‌دانم کدام سلیقه‌هایى و از کجا این بدعت‏هاى عجیب و خلاف را وارد جوامع اسلامى و جامعه‌ى انقلابى ما مى‌کنند؟! (162)

• یعنی می‏گویید آنهایی که در گذشته حکم به جواز قمه‏زنی داده‏اند، دچار اشتباه شده‏اند؟!

- می‏گویند مراجع تقلید گفته‏اند قمه‏زدن جایز است... مراجع قدیم اجازه دادند، ولی شما می‏دانید تلویزیون اروپا دوازده بار قمه زدن ایرانی‏ها را نشان داده و بعد یک دکتر روانشناس آنجا نشسته، گفته: شیعه‏ها یک مَرَضی دارند نظیر خود‏کشی؛ خودشان را آزار می‏دهند. شیعه‏ها یک مرض روانی دارند به نام خودآزاری؛ و اروپا به شیعه خندیده! 
شما باید این‏طور سؤال کنید: «ای مراجع تقلید! اجازه می‏دهید جوری عزاداری کنیم که اروپا به شیعه بخندد؟!» هیچ مرجعی اجازه نمی‏دهد. سؤال شما اشتباه بوده‏است؛ سؤال کرده‏اید: اجازه می‏دهید در عزای امام حسین(ع) چند قطره خون بریزد؟ گفته‏اند: جایز است. 
شما بگویید: اجازه می‏دهید جوری عزاداری کنیم که اروپا به شیعه بخندد؟ هیچ مرجعی اجازه چنین کاری را نمی‏دهد. (163)
درست است که جمعی از بزرگان فقهای پیشین (قدّس الله اسرارهم) اجازه بعضی از این امور را در عصر خود ـ به دلایل خاصّی ـ داده‏اند، ولی آنها هم اگر در عصر ما و شرایط زمان‏مان بودند به‏یقین طور دیگری فتوا می‏دادند. (164)
درباره نقش «تغییر شرایط زمان و مکان» در «تغییر حکم مسائل شرعی» (165) دیدگاه حضرت امام(ره) جالب توجه است؛ 
زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند. مسئله‏ای که در قدیم دارای حکمی بوده است، به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام، ممکن است حکم جدیدی پیدا کند؛ بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی، همان موضوع اوّل که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعاً موضوع جدیدی شده است، که قهراً حکم جدیدی می‏طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد...» (166)

• بعضی‏ها در جواب این مطلب – که باید به برداشت بیگانگان نسبت به اعمال‏مان توجّه کنیم ـ می‏گویند: «اگر بخواهیم به حرف آنها توجه کنیم، آنها بعضی از واجبات دینی ما را هم مسخره می‏کنند؛ پس باید واجبات را هم کنار بگذاریم؟!»

- نکته‏ای که در این سوال مورد غفلت واقع شده، این است که، هیچ یک از انبیا برای عمل به عادات و آداب ابداعی خود مورد استهزا قرار نگرفته است! انبیا به جهت تبلیغ دین و احکام الهی به مردم، ازسوی کافران و ستمگران مورد تمسخر قرار می‏گرفتند، در حالی که ما به جهت عادات و رسوم ابداعی خود مورد استهزا هستیم. 
اگر دشمن ما را به جهت عقاید و اعمال دینی‏مان مسخره کند، در برابر او می‏ایستیم و کمترین توجهی نمی‏کنیم؛ اما رفتارهایی همچون قمه‏زنی در هیچ یک از روایات ما تایید نشده است؛ بلکه رسم و عادتی است که توسط خود مردم ابداع شده است، از این رو نمی‏توان آن را از دین دانست. اگر دشمن، ما را برای گریه‏کردن بر سالار شهیدان مسخره کند، توجه نمی‏کنیم؛ زیرا اصل عزاداری و گریه برای امام حسین(ع) از دین است و در متنِ دین، به آنها توصیه شده است.
ما از ریشخند دشمن نمی‏ترسیم، از بدنمایاندن اسلام به ملتها بیمناکیم؛ ما از آن می¬ترسیم که پافشاری ما بر برخی از اعمال بی‏ریشه وابداعی، بهانه به دست دشمنان دهد وآنها با استفاده از آن، ملت‏هایی را که تشنه اسلام هستند، از آن بیزار کنند. (167)
رهبر معظم انقلاب نیز به همین نکته اشاره کرده‏اند: 
اگر قمه‏زنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نیست! ... [این رفتارها] در دنیای امروز، در فرهنگ رایج جهانی امروز، در عقلانیاتی که امروز در داخل خانه‏های ما و بین جوانان و دختران و پسران ما رایج است، عکس‏العمل نامناسب ایجاد خواهد کرد. اینها از بیّنات شرع نیست که ما بگوییم چه دنیا بپسندد، چه نپسندد، ما باید اینها را بگوییم؛ حداقل اینها «مشکوکٌ فیه» (168) است. (169)

• حالا یک گروهی از شیعیان هم چنین کارهایی را انجام دهند؛ مگر چه مشکلی پیش می‏آید؟

- نباید کارى کنیم که آحاد جامعه‌ى اسلامىِ برتر، یعنى جامعه‌ى محبِ‌ّ اهل‌بیت(ع) که به نام مقدس ولىِّ عصر(ارواحنافداه)، به نام حسین‌بن‌على(ع) و به نام امیرالمؤمنین(علیه‌الصّلاه والسّلام) مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، به عنوان یک گروه آدم‏هاى خرافىِ بى‌منطق معرفى شوند. (170)
مى‌بینم که چگونه اخلاص و محبّت مردم به سالار شهیدان حضرت اباعبداللَّه‌الحسین(ع) مورد جفا در قضاوت‏هاى جهانى واقع مى‌شود، چگونه درک روشن‌بینانه‌ى آنان در اعتقاد به مقام والاى اهل بیت(ع)، به خاطر بعضى اعمال جاهلانه، حمل بر امورى مى‌شود که از ساحت شیعه و ائمه‌ى بزرگوارشان بسى دور است؛ مى‌بینم که چگونه عزادارى بر جگرگوشگان زهراى اطهر(ع) مورد تبلیغ سوء دشمنان متعصّب و تبلیغات‌چى‌هاى شیطان استعمار قرار مى‌گیرد. مى‌بینم که بعض اعمالى که هیچ ریشه‌ى دینى هم ندارد، بهانه به دست دشمن مغرض مى‌دهد که بدان وسیله هم اسلام و هم تشیّع را ـ ‏العیاذباللَّه ـ به عنوان آئین خرافه معرفى کنند... (171)
شیعه‌ى محبّ و مخلصى که در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى کودکان خردسال خود را خونین مى‌کند، آیا راضى است که با این عمل خود در روزگارى که هزاران چشم عیب‌جو و هزاران زبان بدگو، در پى بد معرّفى کردن اسلام و تشیع است، عمل او را مستمسک دشمنى خود قرار بدهد؟ آیا راضى است که با تظاهر به این عمل، خون ده‏ها هزار جوان بسیجى‏صفتِ عاشق را که براى آبرو دادن به اسلام و تشیّع و نظام جمهورى اسلامى بر زمین ریخته شده است، ضایع سازد؟ (172)
معنای سفینه النجاه و مصباح الهدی این است که ما عملی را که بلاشک شرعاً محل اشکال است و به عنوان ثانوی هم حرام مسلّم و بیّن است، (173) انجام دهیم؟! (174)

• درست است که از حضرت امام مخالفت‏هایی با این رفتارها نقل شده است؛ اما چرا ایشان به صورت جدّی با آن مقابله نکردند؟
اگر به گونه‌اى که طىّ چهار، پنج سال اخیرِ بعد از جنگ، قمه زدن را ترویج کردند و هنوز هم مى‌کنند، در زمان حیات مبارک امام(رضوان‌اللَّه‌علیه) ترویج مى‌کردند، قطعاً ایشان در مقابل این قضیه مى‌ایستادند. (175)

• اگر بخواهیم با رفتارهایی مثل قمه‏زنی مخالفت کنیم، ما را متهم می‏کنند به اینکه با عزاداری امام حسین(ع) مخالفیم!
نه خیر! این مخالفت با عزاداری نیست؛ بلکه مخالفت با «ضایع کردنِ عزاداری» امام حسین(ع) است. (176)

• به نظر می‏رسد رواج این‏گونه رفتارها در عزاداری امام حسین(ع) عادی نیست؛ زمینه گسترش آن در جامعه چیست؟
برخى کارها در ارتباط با مراسم عزادارى ماه محرّم دیده شده است که دست‏هایى به غلط، آن را در جامعه ما ترویج کرده‌اند. کارهایى را باب مى‌کنند و رواج مى‌دهند که هر کس ناظرِ آن باشد، برایش سؤال به وجود مى‌آید. به عنوان مثال، در قدیم‌الایام بین طبقه‌ى عوام‌النّاس معمول بود که در روزهاى عزادارى، به بدن خودشان قفل مى‌زدند! البته، پس از مدتى، بزرگان و علما آن را منع کردند و این رسمِ غلط برافتاد... قمه زدن نیز همین‌طور است. (177)
شهید مطهری نیز گسترش این رفتارها را معلول روحیه مردم می‏داند؛ ایشان در این رابطه می‏گوید: 
قمه‏زنی و بلند کردن طبل وشیپور از ارتدوکس‏های قفقاز به ایران سرایت کرد و چون روحیه مردم برای پذیرفتن آنها آمادگی داشت، همچون برق در همه جا دوید. (178)

-------------------

پاورقی ها و استنادات این بخش:

141 . مصاحبه با آیت الله محمد هادی معرفت، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 528
142. بقره، آیه 104
143. بقره، آیه 104
144حجت الاسلام محسن قرائتی، مجله مبلغان، شماره 39
145 . سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی، فروردین 1376،در حرم رضوی، مشهد مقدس.
.146 بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با روحانیون سمنان17/08/1385
147. امام خمینی(رضوان الله علیه)، کشف الاسرار، ص173
148. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه‌ى ماه محرم17/03/1373
149. همان

150. همان

151 . منکر شرعی بودن آن شدند.
152. تبعات منفی؛ نتایج غلط
153 . عُمَرَ بْنِ حَنْظَلَه قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع...قَالَ انْظُرُوا إِلَى مَنْ کَانَ مِنْکُمْ قَدْ رَوَى حَدِیثَنَا وَ نَظَرَ فِی حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْکَامَنَا فَارْضَوْا بِهِ حَکَماً فَإِنِّی قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَیْکُمْ حَاکِماً فَإِذَا حَکَمَ بِحُکْمِنَا فَلَمْ یَقْبَلْهُ مِنْهُ فَإِنَّمَا بِحُکْمِ اللَّهِ قَدِ اسْتَخَفَّ وَ عَلَیْنَا رَدَّ وَ الرَّادُّ عَلَیْنَا الرَّادُّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى حَدِّ الشِّرْکِ بِاللَّه. (الکافی، ج 7، ص 412)
امام صادق علیه السلام فرمود: نظر کنید بشخصى از خود شما که حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما نظر افکند و احکام ما را بفهمد، به‏حکم او راضى شوید؛ همانا من او را حاکم بر شما قرار دادم؛ اگر طبق دستور ما حکم داد و یکى از آنها از او نپذیرفت، همانا حکم خدا را سبک شمرده و ما [اهل بیت] را رد کرده است. و آنکه ما را رد کند، خدا را رد کرده و این در مرز شرک به‏خدا است.
.154 عملشان را صواب و درست بشماریم؟
155. بر اساس مبانی و منطق امام صادق(علیه السلام) سخن می‏گویند. 
156 . عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 528 ؛ مصاحبه با آیت الله محمد هادی معرفت
157. قابل اعتنا
158. پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه‌ى امام جمعه‌ى اردبیل حجت‏الاسلام والمسلمین آقاى مروج 27/03/1373
159. در انظار بینندگان
160. تا کنون در شبکه های تلویزیونی و رسانه های ضد اسلامی در جهان، با نمایش صحنه های قمه‏زنی که در برخی از کشورهای اسلامی نظیر پاکستان و عراق، انجام می شود، فیلم‏های بسیاری را بر علیه اسلام و مسلمین تولید کرده اند که در آنها چهره‏ای خشن و زشت از اسلام معرفی شده است. نظیر فیلم «شمشیر اسلام» که توسط شبکه تلویزیونی بی.بی.سی تهیه شده و یا فیلم «ترور شیعی» که از تلویزیون آمریکا پخش شد و در آن، شیعیان به گونه‏ای معرفی شده بودند که به چیزی جز قتل و خونریزی فکر نمی کنند و در پایان نیز صحنه های از قمه‏زنی در روز عاشورا پخش گردید. (کیهان عربی، 6/1/1415، شماره 3113)
161. پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه‌ى امام جمعه‌ى اردبیل حجت‏الاسلام والمسلمین آقاى مروج 27/03/1373
162. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه‌ى ماه محرم17/03/1373
163 . بخشی از سخنرانی حجت الاسلام قرائتی در تفسیر سوره فلق
.164 متن جوابیه آیت الله العظمی مکارم شیرازی به سؤالات مختلف مردم دربار وظایف مسلمانان در ایّام عاشورا و مراسم عزاداری حسینی علیه السلام (بنگرید به: محمد تقی اکبر نژاد، از شور تا شعور حسینی، ص383)
.165 تغییر حکم مسائل شرعی بخاطر تغییر شرایط زمان و مکان، در زمان ائمه(علیهم السلام) نیز نمونه‏های بسیار دارد؛ به عنوان نمونه می‏توان به برداشته شدن وجوب خضاب کردن در زمان آن حضرت اشاره کرد؛ 
به متن روایت آن – که علاوه بر نهج البلاغه در وسائل الشیعه نیز آمده ـ توجه کنید: 
سُئِلَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ ص غَیِّرُوا الشَّیْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْیَهُودِ فَقَالَ (علیه السلام) إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِکَ وَ الدِّینُ قُلٌّ فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ؛ از آن حضرت پرسیدند از قول پیغمبر (صلی الله علیه و آله) که موى سپید را دگرگون کنید(خضاب کنید) و مانند یهود نباشید! فرمود: همانا گفته آن حضرت در زمانى بود که اهل دین کم‏شمار بودند و اما اکنون بسیارند و دین پا بر جا شده و هر کس اختیار دارد که خضاب کند یا ترک‏کند. (وسایل الشیعه، ج 2، ص 87) 
166 . منشور روحانیت، پیام حضرت امام به علما و حوزه‏های روحانیت؛ صحیفه نور، ج 21، ص 98
167. محمد تقی اکبر نژاد، فصلنامه تخصصی فقه اهل بیت علیهم السلام، نشر دائره المعارف فقه اسلامی بر طبق مذهب اهل بیت علیهم السلام قم، شماره های 48 و 50، زمستان 1385 و بهار1386، با اندکی تغییر
168. آنچه در آن تردید وجود دارد
169. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع نمایندگان مجلس خبرگان رهبری 27/12/83

170. همان
171. پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه‌ى امام جمعه‌ى اردبیل حجت‏الاسلام والمسلمین آقاى مروج 27/03/1373
172. همان
173.گروهی پنداشته‏اند، اعمالی مانند تیغ زنی و قمه‏زنی و خدش و لطم و... در عزاداری، اصالتاً حلال است و حکم اولیه آن حلیّت است و اگر بسیاری از مراجع و علما آن را تحریم کرده‏اند، صرفاً به جهت شرایط خاص سیاسی دنیای اسلام و تبلیغات منفی دشمنان است.
غافل از آنکه به‏دلیل اطلاق روایات دال بر ممنوعیت اضرار، خدش، لطم، بدعت و دیگر عمومات فقهی در این بحث، حکم اولی آن حرمت است و صدور حکم جواز برای این‏گونه اعمال به حکم ثانوی بوده، که در شرایط فعلی، به حکم اولیه ـ که حرمت است ـ برمی‏گردد. (بنگرید به: محمد تقی اکبرنژاد، از شور تا شعور حسینی، ص 306 ـ294)
174. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضاى مجلس خبرگان رهبرى17/06/1384
175 ـ بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه‌ى ماه محرم17/03/1373
176. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم قم 19/10/86
177. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه‌ى ماه محرم17/03/1373
178. طبق گفته شهید مطهری، تیغ زنی، زنجیر زنی، حمل نشانه (صلیب)، زدن طبل و شیپور و ... اکنون نیز به همین شکل در منطقه لورد (Lourdes) سالیانه در سالروز تصلیب ادعایی مسیح، برگزار می‏شود. (بنگرید به: شهید مرتضی مطهری، جاذبه و دافعه علی(علیه السلام)، ص 154)

همین مطلب را می توانید در این ادرس نیز ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-27.aspx


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  2:0 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

ادامه پرسش و پاسخ درباره ادله برخی منحرفان درباره جواز قمه زنی:

• بعضی می‏گویند این‏گونه مسائل را باید در حوزه عشق دانست و ربطی به عقل ندارد!؟ آیا امکان دارد جایگاه «عشق و محبت» و «عقل و معرفت» را در دین روشن کرد؟

ـ محبت، میان بُرترین راه برای رسیدن به خدا است. ما از محبّت راهی نزدیکتر نداریم. هر چه ایمان، قوی‏تر باشد، محبت بیشتر می‏شود. { والّذینَ آمَنوا اَشدُّ حُبّاًّ لله (126)} اصلاً این محبت خدا بحث بسیار بزرگ است... اگر محبت خدا در دلی جا بگیرد، آن دل دیگر چیزی نمی‏بیند. «اَلمُحَبّه نارٌ تُحرِقُ ما سِوَی المَحبُوب»؛ محبت همانند آتشی است که ماسوایِ محبوب را می‏سوزاند؛ دیگر غیر از محبوب چیزی نمی‏ماند.
... اگر بخواهیم محبت ما نسبت به خدا زیاد شود، باید کاری کنیم که معرفت ما زیاد بشود. حالا چه کنیم تا معرفتِ ما زیاد شود تا در نتیجه محبّت، زیاد بشود؟ حضرت [امام صادق(ع)] جواب را می‏دهد؛ حضرت فرمود: «لا یَقبَلُ اللهُ عملاً إلا بِمَعرِفَه؛ (127)خدا عملی را قبول نمی‏کند مگر با معرفت». اینکه خیال کنی هر کاری بکنی، خدا قبول می‏کند، نه! انسان باید عاقل باشد.
یک کسی خدمتِ حضرت صادق (ع) رسید و گفت: یابن رسول الله! ما یک همسایه‏ای داریم که می‏خواهم ذکر خیرش را بکنم. «انَّ لی جَاراً ... کثیر الصّلاه،ِ کثیرَ الصَّدَقَه، کثیرَ الحجِّ»؛ زیاد نماز می‏خواند، زیاد مکّه می‏رود و زیاد هم پول خرج می‏کند. بعضی‏ها این کارها را می کنند و در کنار آن یک کارهای دیگر هم می‏کنند. امّا این طفلک، کارهای دیگر هم نمی‏کرده است. حضرت فرمودند: «لا بأسَ بِهِ»: آدم بدی نیست! این شخص توقع داشت که حضرت صادق (ع) بگوید: به به! یک همچین شخصی کجاست؟ بلند شو همین الآن برویم و اذن دخول بخوانیم و وارد بشویم! حضرت فرمود: «یا اسحاق! کَیفَ عَقلُهُ؟» ـ اسم راوی اسحاق بن عمّار است ـ حضرت فرمودند : عقلش چطور است؟ فقط مقدس‏مآب است یا از اسلام چیزی فهمیده است؟ می‏گوید من هم دیدم در مقابل امام زمان نمی‏شود دروغ گفت؛ گفتم: «جُعِلتُ فِداک لَیسَ لَهُ عقلٌ»؛ آقا قربانت بروم! این عقلی که شما می‏گویید، این شخص ندارد. 
حضرت هم فرمودند: «لا ینتفع بذلک منه» حضرت فرمودند: به خاطر این بی‏عقلی‏اش از اعمالش بهره‏ای نمی‏برد.
این حدیث در کافی است. باید این حدیث را به چند زبان ترجمه کنیم و سرافراز شویم؛ ببینید که دین ما چقدر دین عمیقی است! یک عدّه خیال می‏کنند اگر ظاهری درست کردیم، دیگر کار تمام شد. نه آقا! دین خیلی عمیق است. (128)
«لا یُقبَلُ اللهُ عَمَلاً الّا بِمَعرِفَه» (129)خدا عملی را قبول نمی کند مگر با معرفت. (130)
هدایتی که خداوندِ متعال آن را به همگان مرحمت کرده است، مقدّمات آن را در وجودِ خودِ شخص گذاشته است. که آن عبارت از «عقل» باشد. اگر عقل نبود، خداوند متعال پیغمبر(ص) نمی‏فرستاد و قرآن نازل نمی‏شد. (131)
ما کجا بودیم کان دیّان دین عقل می‏کارید اندر ماء و طین
خداوند نعمتِ عظمای عقل را مرحمت فرموده و در مقابل آن تکلیف از ما خواسته است... خدا اوّل در ما عقل گذاشته و به همین خاطر از ما تکلیف خواسته است. پیغمبر فرستاده و امام منسوب کرده است؛ کتاب نازل کرده است. { انّا هَدَیناهُ السّبیلَ اِمّا شَاکراً و اِمّا کفوراً } این هدایت بر همگان عرضه شده است. (132)

• یعنی رفتارهایی که از سر عشق از انسان سر می‏زند، اگر دلیل عقلی نداشته ‏باشد، مورد تأیید دین نیست؟!

ـ اسلام، در عین اینکه دل را قبول دارد، عشق و سیر و سلوک را قبول دارد، هرگز حاضر نیست عقل و فکر و استدلال و منطق را تحقیر کند. برای عقل و فکر و استدلال و تعقل، نهایت احترام را قائل است. (133)
اسلام می گوید ولو به وجود خدای یگانه اعتقاد داشته باشی، ولی آن اعتقادی که ریشه‏اش خواب دیدن است، ریشه‏اش تقلید از پدر و مادر یا تأثیر محیط است، مورد قبول نیست. جز تحقیقی که عقل تو با دلیل و برهان مطلب را دریافت کرده باشد، هیچ چیز دیگر را ما قبول نداریم. (134)
خود قرآن دائماً دم از تعقل می زند؛ (135) گذشته از این، وقتی شما کتابهای حدیث را باز کنید، اولین بابی که می بینید، «کتاب العقل» است. موسی بن جعفر (سلام الله علیه) تعبیری فوق العاده عجیب دارد، می‏فرماید: خدا دو حجت دارد، دو پیغمبر دارد: یک پیغمبر درونی که عقل انسان است و یک پیغمبر بیرونی که همان پیغمبرانی هستند که انسانند و مردم را دعوت کرده‏اند. خدا دارای دو حجت است... و اگر انبیاء باشند و عقل نباشد، باز انسان راه سعادت خود را نمی پیماید. (136)

• خوب ممکن است این حالت عشق و محبت، به‏صورت ناگهانی در عزای امام حسین(ع) برای عزادار ایجاد شود و منجر به این رفتارها شود؛ شبیه عشقی که در کربلا از امام حسین(ع) تجلّی پیدا کرد.

ـ «محبت» که عبارت است از تمایل پیدا کردن و راغب بودن به چیزی که موجب لذت و راحتی انسان می‏گردد، زاییده معرفت و ناشی از ادراک آن چیز است. از این رو کشش و تمایلی که در عالم جمادات وجود دارد مثل آهن و آهنربا، جاذبه زمین و... چون ظاهراً ناشی از معرفت و ادراک نیست، محبت نامیده نمی‏شود. و نیز هرچه معرفت بیشتر باشد، محبت افزونتر می شود چنان‏که هرچه کمال و موجبات لذّت در محبوب بیشتر شود، محبت پررنگ‏تر می‏شود؛ { والّذینَ آمَنوا اَشدُّ حُبّاًّ لله (137)
چیزی که امام حسین(ع) را وادار کرد در روز عاشورا از همه چیز بگذرد، اسیر الکربات (138)گردد و هر مصیبت و اندوهی را تحمل کند، فقط عشق به خدای متعال بود و این عشق چیزی نبود که ناگهان و در حادثه سفر کربلا پیدا شده باشد. بلکه در تمام دوران حیات آن حضرت این عشق وجود داشت و حادثه عاشورا در حقیقت ثمره و محصول این عشق و ارادت بود. مناجاتهایی که از آن حضرت در دسترس ما وجود دارد مخصوصاً دعای عرفه، گویای این عشق و ارادت و نفوذ آن در اعماق وجود آن حضرت است. (139)

• اینکه بعضی، از اظهار نظر درباره مسائلی چون قمه‏زنی اِبا می‏کنند و آن را خارج از حوزه مسائل شرعی می‏دانند، به چه خاطر است؟

ـ حضرت آیت الله مظاهری(حفظه الله) درباره این گفته قمه‏زن‏ها که می‏گویند: «این کارها نزاع عقل و عشق است» یا «این امور در محدوده فقه نیست!» می‏فرمایند: این‏گونه بیان‏ها که نظیر آن را هم، اینجانب در کتاب «جهاد با نفس» نقل کرده‏ام، فرار از جواب است و چون مسئله، یک مسئله فقهی است، باید فقیه پاسخ آن را بدهد. (140)

-------------------

پاورقی ها و استنادات این بخش:

126. بقره، آیه 165
127. الکافی، جلد 1، صفحه 24
.128 استاد فاطمی نیا، شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره، ص 186
129. الکافی، جلد 1، صفحه 24
130. استاد فاطمی نیا، شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره، ص209و213
.131 همان، ص 190
.132 همان، ص 187
.133 شهید مرتضی مطهری، انسان کامل، ص 186
.134 همان، ص 153؛ تحت عنوان: «اصالت معرفت عقلی در اسلام»
.135 در کتاب تحف العقول، ص 383، حدیثی از حضرت موسى بن جعفر (علیهماالسلام) نقل شده که حضرت در تبیین جایگاه عقل‏ می‏فرمایند: خداوند تبارک و تعالى در قرآن «اهل عقل و فهم» را بشارت داده، فرموده: { فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ }(زمر، آیه 18). 
هشام! خداى عز و جل بوسیله عقل حجتها را بر مردم تمام کرده، و با بیان (کتب آسمانى) به آنها ابلاغ کرده، و با راهنمایان (و پیامبران) به خداوندىِ خود راهنمائیشان کرده، فرموده: { وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ إِلَى قَوْلِهِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ }(بقره، آیه 163 و 164). 
حضرت در ادامه به آیات نحل، آیه 12؛ زخرف، آیه 1 تا 3؛ روم، آیه 24؛ انعام، آیه 32؛ قصص، آیه 60؛ صافات، آیه 136 تا 138؛ عنکبوت، آیه 43؛ بقره، آیه 17؛ انفال، آیه 22؛ لقمان، آیه 25؛ انعام، آیه 116؛ انعام، آیه 37؛ سبا، آیه 13؛ ص، آیه 24؛ هود، آیه 40؛ بقره، آیه 269؛ ق، آیه 37؛ لقمان، آیه 12 استناد و همراهی عقل و علم را تبیین و محوریت عقل در دین را اثبات می‏فرمایند.
.136 شهید مرتضی مطهری، انسان کامل، ص 154
137. بقره، آیه 165
138. اسیر گرفتاریها
.139 حضرت آیت الله جوادی آملی، حماسه و عرفان، ص 25
140. خون موعود، 130 پرسش و پاسخ پیرامون امام حسین(علیه السلام) از حضرت آیت الله العظمی مظاهری، ص 59

همین مطلب را در این آدرس هم می توانید ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-27.aspx


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  1:53 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

• پس روایت «سر به محمِل‏زدن حضرت زینب(س)» چیست؟!
ـ راوی این داستان فردی است بنام مسلم جصّاص(گچکار) و او ماجرا را این‏گونه نقل می‏کند: 
وقتی در حال بازسازی دروازه اصلی شهر کوفه بودم، هیاهویی شنیدم؛ به سمت هیاهو حرکت کردم و دیدم که اسرای عاشورا در کجاوه بودند. وقتی یزیدیان سر بریده امام حسین(ع) را بالای نیزه بردند، حضرت زینب(س) با مشاهده این صحنه و از فرط ناراحتی، سر خود را به چوب محمل کوبید و خون از زیر مقنعه ایشان جاری شد؛ با چشم گریان اشعاری را قرائت می‏کند...
اولاً: از نظر سندی این داستان شدیداً ضعیف است؛ این مطلب برگرفته از کتابی بنام نورالعین فی مشهد الحسین است که نویسنده آن مشخص نیست و تنها برخی آن را به ابراهیم بن محمد نیشابوری اسفراینی نسبت داده‏اند که شخصی اشعری مذهب و شافعی مسلک بوده. بسیاری از علما به بی‏اعتباری آن صحّه گذاشته‏اند؛ چنانچه عالم بزرگوار آیت الله حاج میرزا محمد ارباب(ره) در خصوص بی‏اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی‏اساس بودن گفته‏های مسلم جصّاص تاکید دارد. (117) همچنین محدث بزرگوار مرحوم شیخ عباس قمی(ره) صاحب منتهی‏الآمال و مفاتیح الجنان، در این خصوص می‏نویسند: 
نسبت سر شکستن به حضرت زینب(س) بعید است؛ چون ایشان عقیله بنی هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است. (118)
وی سپس با استناد به کتابهای معتبر تاریخی اثبات می‏کند که اسرای کربلا را بر ناقه‏های عریان و بی‏جهاز نشانده بودند و اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آن حضرت سرش را به آن بکوبد!
مشکل دومِ سندیِ این روایت، آن است که سلسله سند و راویان آن در هیچ منبعی ذکر نشده است.
ثانیاً: همان طور که در روایات قبل دیدید، این‏گونه رفتارها مورد نهی حضرات معصومین است؛ خصوصاً امام حسین(ع)، مصیبت‏دیدگان کربلا را، از چنین اعمالی نهی‏کرده بودند. سؤالی که در اینجا مطرح است، این است که اگر امام حسین(ع) خواهرشان را قسم دادند و حتی تذکر دادند که مبادا شیطان صبر از کَفَت برُباید، (119) با این فرض چطور ممکن است حضرت زینب(س) اقدام به شکستن سر خود کنند؟! آیا تذکر امام حسین در شب عاشورا را فراموش کردند؟! به یقین حضرت زینب(س) که از اولیای خاص الهی هستند و از علم لدنّی بهره‏مند بوده اند، ممکن نیست برخلاف تذکّر امام(ع) چنین عملی را مرتکب شده باشند. 
لذا با توجه به روایاتی که حضرت زینب(س) را اسوه صبر، رضا و خویشتن‏داری معرفی کرده¬اند، قبول چنین وقایعی بسیار سخت است. 
ثالثاً: در ضعف مضمون و غیر قابل اتکا بودن این روایت، همین بس که در بیتی از اشعار منتسب به حضرت زینب در این روایت، حضرت امام حسین(ع) به سنگدلی و قساوت قلب متهم شده است؛ (120)بدیهی است که معرفت بی‏بدیل عقیله بنی‏هاشم(س) اجازه اهانت به امامی چنان والا مقام را ولو با انگیزه تمسّک به صنایع ادبی، قابل توجیه نمی‏داند. 
رابعاً: حتی اگر فرض کنیم این داستان صحت داشته باشد و حضرت زینب(س) در آن وضعیت بحرانی ـ که برای اولین بار سر برادرش را بر نیزه دیده است ـ سر خود را به محمل زده باشد، این حاکی از شدّت تأثر و اندوه آن حضرت است و هیچ معلوم نیست که ایشان به قصد سرشکستن این کار را کرده باشند و دلیلی بر جواز این کار در شرایط عادی نیست؛ در آن صورت نیز فقط می‏توان در شرایطی مشابهِ آنچه بر حضرت زینب(س) گذشته، آن را تجویز کرد. 
مؤید این مطلب آن است که نه در مورد حضرت زینب(س) و نه در مورد سایر زنان حرم، نقل نشده¬که در سالگرد عاشورا به اعمالی مثل آن اقدام کرده باشند. علاوه بر اینکه هیچ دستور، یا حتی توصیه‏ای به سرشکستن و خدش در عزای سالار شهیدان، از امام سجاد(ع) یا دیگر ائمه هدی وجود ندارد؛ هرچند ایشان به امر عزاداری و گریه و ندبه برای پدر خویش همت والایی داشتند.
• برخی می‏گویند: امام سجاد(ع) در کنار زنان حرم بود؛ اگر کار آنها اشتباه بود، آنان را نهی‏می‏کرد! 
ـ ببینید یک مطلبی شهید اول در کتاب الفوائد دارد؛ در اینکه فعل، تقریر و گفتار معصوم، حجّت است، ایشان بحث کرده است. می‏گوید: فعل معصوم چند احتمال دارد؛ یکی اینکه کاری که انجام دهد، به عنوان اینکه «دستور شرع است» انجام دهد، که [در این صورت] دلیل می‏شود برای ما؛ آن وقت آن را به عنوان قانون شرع باید بپذیریم. 
یک وقت به عنوان شرایط روز است، که اسمش «احکام حکومتی» است؛ اما یک وقت مربوط به شخص خودش است، یعنی مثلاً پیغمبر اکرم برنامه گذاشته که روز شنبه خورشت بادمجان بخورد، یک معصوم بنایش را این گذاشته، آن وقت من فقیه نمی‏توانم بگویم مستحب است روز شنبه خورشت بادمجان بخوری. چرا؟ چون اینها یک چیز شخصی است. خوب توجه بفرمایید! شهید اول این را می خواهد بگوید... اگر این احتمال بوده باشد، این کار عمل شخصی است و به عنوان یک دستور شرعی تلقی نمی‏شود.
شهید اول می گوید حتی فعل معصوم اگر چنانچه ما احساس کنیم که این مربوط می‏شود به شخص او، ما نمی‏توانیم این را به عنوان حکم شرعی بیاوریم. 
حالا در اصل مسئله، اگر حضرت زینب یا حضرت ابوالفضل یا دیگران این کار را کرده باشند، آیا می‏توانیم به آن استناد کنیم؟ حالا حضرت زینب (س) در آن حال بی‏تابی و بی‏حالی شاید به این گونه ناخود آگاه، سرش به محمل خورده باشد، آن وقت ما نمی‏توانیم این را دلیل شرعی بگیریم از نظر فقهی.
... به هر حال، این را می خواهم بگویم که اقامه شعائرِ «من در آورده»، آن هم در حد افراطی‏اش و استناد دادن آن به شرع، قطعاً شبهه «بدعت» در آن وجود دارد.» (121)
ـ به راستی در آن لحظات آشوب و اضطراب سهمگین ـ که اساسا رفتار زنان حرم در آن شرایط، تا حدی قابل درک است ـ امام اسیر و رنجور، در مقام تقریر قرار داشتند؟!
اگر بر فرض محال چنین گفته‏ای صحت داشته باشد، عمل قمه‏زنان با فعل حضرت زینب(س) تفاوت آشکار دارد. (122)قمه زنی اختیاری، آن هم در زمانه ای که دنیا به دنبال معرفی مسلمانان به عنوان تروریست و خشن و خون ریز می باشد، با سرشکستن از روی فشار و در شرایط ویژه، اصلا تناسبی ندارد؛ (123) هر چند با دلائل ارائه شده، روشن شد که نسبت دادن این عمل به حضرت زینب(س) از طریق این روایت ضعیف، جفا در حق آن حضرت است. 
• یعنی هیچ تأییدی بر این‏گونه رفتارها از سوی اهل بیت(ع) وجود ندارد؟
ـ از هیچکدام از ائمه ما روایت نشده که به پیروان خود اجازه چنین کارهایی را داده باشند یا خود ایشان به این کارها برخاسته باشند و یا در زمانشان علناً یا مخفیانه کسی یا کسانی به این کارها برخاسته، دسته بندی کرده و در ملأ عام آبروی اسلام و تشیع را برده باشند. هرگز! هرگز! حتی در زمان آزادی شیعیان[و رفع عوامل تقیه] نیز با آنکه برای اعمال خود مانعی نمی دیدند؛ مانند زمان مامون و اوائل دولت بنی عباس چنین اعمالی سابقه ندارد. 
با هزار اگر، اگر فرض کنیم که این اعمال، حرام هم نباشد، بدون شک از جمله چیزهایی است که باعث ننگ و عار مذهب بوده مردم را از چنین دینی بیزار می‏کند و حتما زبان بدگویی را به روی دین ما خواهد گشود. شک نیست که این اعمال، این دسته‏بندی‏ها، این به سر کوفتن‏ها، این قمه‏کشیدن‏ها، آن هم در برابر مردم و در برابر عام (مخصوصا این روزها در ایران در معرض انظار تمام دول خارجی ـ مترجم (124) و تمام این کارها، از اموری است که خدا و پیامبر و امامان، هیچ‏کدام به آن راضی نخواهند بود. بدتر از همه، نسبت‏دادن این امور به همان بزرگواران، بدترین گناهان و فجیع‏ترین خیانت‏ها و پرعقاب‏ترین معاصی است. (125)

----------------

پاورقی ها و استنادات این بخش:

117. میرزا محمد ارباب، الاربعین الحسینیه، چاپ اسوه، ص232
118. شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، ج 1، ص75
119. از امام سجاد(علیه‏السلام) نقل شده که در شب عاشورا، همان شبی که پدرم در صبح آن به شهادت رسیدند، من در خیمه بودم و عمه‏ام زینب از من پرستاری می کرد... امام حسین(علیه السلام) عمه‏ام راتسلّی داد و گفت: امام حسین(علیه‏السلام) به ایشان نگاه کرد و فرمود: خواهرم، مبادا شیطان بردباری را از تو بگیرد... خواهر تو را قسم می دهم و از تو می خواهم که قسمم را نادیده نگیری؛ زمانی که من به شهادت رسیدم برای من گریبان چاک مکن، به صورتت چنگ مزن، صدایت را به نوحه و واویلا بلند مکن. سپس عمّه‏ام را آورد و در کنار من نشاند و خود به نزد اصحابش رفت... ( الکامل فی التاریخ، ج4، ص59؛ البدایه والنهایه، ج 8، ص 177؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص244؛ بحارالانوار، ج 45، ص2؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 185، چاپ زکار، ج 3، ص 392؛ المنتظم فی التاریخ الملوک والامم، ج 5، ص 338؛ تاریخ الطبری، ج5، ص420)
.120 ... یا أخی قلبک الشفیق علینا ما له قسی و صار صلیبا
121. مصاحبه با آیت الله محمد هادی معرفت، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 528 
122. محمد صحتی سردرودی، «تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین»، عاشورا، عزاداری، تحریفات، ص 209
.123 محمد تقی اکبر نژاد، فصلنامه تخصصی فقه اهل بیت علیهم السلام، نشر دائره المعارف فقه اسلامی بر طبق مذهب اهل بیت علیهم السلام قم، شماره های 48 و 50، زمستان 1385 و بهار1386، با اندکی تغییر
124. مترجم، جلال آل احمد است.
.125 علامه سید محسن امین، التنزیه لاعمال الشبیه، ترجمه جلال آل احمد، ص 20

این مطلب را در این آدرس هم می توانید ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-27.aspx


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  1:49 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

فصل پنجم ـ 25پرسش وپاسخ ازعلماوصاحب‏نظران درباره سؤالات رایج درموضوع قمه‏زنی

در این فصل سعی شده از میان بیانات حضرات علما و کارشناسان در این مبحث، در قالب پرسش و پاسخ، به تبیین دیدگاه¬های علمی موجود بپردازیم. لذا برخی از پاسخ‏های ارائه شده از متن سخنرانی‏ها یا مقالات این بزرگواران گزینش شده و الزاما در جوابِ سوال مورد نظر، بیان نشده‏است؛ اما دقّت لازم به‏عمل آمده که سؤال‏ها دقیقاً در همان جهتی طرح شود که مدّ نظر نویسنده بوده‏است.

از میان صاحب‏نظرانی که از دیدگاه‏های آنان در این فصل استفاده شده، می‏توان به این افراد اشاره کرد:
حضرت آیت‏الله جوادی آملی
استاد شهید مرتضی مطهری
حضرت آیت‏الله العظمی مظاهری
حضرت آیت‏الله محمدهادی معرفت
حجت‏الاسلام والمسلمین استاد فاطمی نیا
علامه سید محسن امین عاملی
حجت‏الاسلام محسن قرائتی و... 

• در روایات بسیاری تأسیس مجالس عزای حسینی به اهل بیت(ع) نسبت داده شده است؛ روش و سیره آن بزرگواران در عزاداری چه بوده است؟ یا در توصیه‏های آن حضرات، به چه روشی برای ع(س)زاداری اشاره شده است؟ 

ـ آنچه در روایات متواتر از ائمه معصومین به ما رسیده و در منابع معتبر روایی آمده، توصیه به برگزاری مجالس عزا، گریه، مرثیه‏سرایی و جزع و بی‏تابی در مصیبت اهل بیت هدی(ع) است؛ (102) مثل آنچه از امام رضا(ع) در توصیف سیره امام کاظم(ع) در ایام عزای سالار شهیدان، روایت شده است. امام رضا(ع) فرمودند:
... همانا روزِ حسین (عاشوراء) مژه‏های ما را از شدت گریستن مجروح ساخت و اشک‏هایمان را جاری کرد و عزیز ما را در سرزمین گرفتاری و بلا، ذلیل کرد و ما را تا روز واپسین، میراث‏دارگرفتاری و بلا نمود؛ پس بر مثل حسین، گریه‏کنندگان باید گریه کنند، چرا که گریه بر او گناهان کبیره را از بین می‏برد. سپس فرمودند: زمانی که محرم وارد می‏شد، پدرم دیگر نمی‏خندید و پیوسته محزون بود تا اینکه ده روز سپری می‏شد. زمانی که روز دهم می‏رسید، آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه‏اش بود و می‏فرمود: این همان روزی است که حسین(ع) در آن کشته شده است. (103)
می‏بینیم، با اینکه آن حضرت در مقام بیان شدت تأثر امام کاظم(ع) در عزای اباعبد الله الحسین(ع) هستند، اما اشاره به عملی غیر از گریه، حزن و ماتم و مصیبت‏زدگی نکرده‏اند.

• بر سر و سینه‏زدن که الآن یکی از شیوه‏های رایج عزاداری است، چطور؟
ـ دست بر سر زدن، به نوعى نشانه‌ى عزادارى است؛ شما بارها دیده‌اید، کسانى که مصیبتى برایشان پیش مى‌آید، بر سر و سینه خود مى‌کوبند. این نشانه‌ى عزادارىِ معمولى است. (104)

• خوب شاید بشود قمه‏زنی را هم مصداق جزع در ماتم امام حسین(ع) دانست.

ـ جزع در موارد متعددی از روایات ما وارد شده است، ابتدا چند نمونه را ملاحظه کنید؛ 
از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمودند: 
برای بنده خدا، گریه و بی‌تابی و جزع نمودن برای هر مصیبتی، مکروه است به جز گریه و ناله و بی‌تابی در مصیبت حسین‌بن‌علی‘؛ پس به درستی که او، به‌و‌اسطه این کار مأجور است. (105)
در روایت دیگری، امیرالمومنین(ع) در هنگام غسل پیکر مطهر رسول خدا(ص) می‏فرمایند: 
اگر به شکیبایی امر نمی کردی و از بی‏تابی نهی نمی‏فرمودی، آن‏قدر اشک می‏ریختم تا اشک‏هایم تمام شود و این درد جانکاه همیشه در من می‏ماند، و اندوهم جاودانه می شد. (106)
از امام صادق(ع) نیز نقل شده که در حال مناجات با خداوند متعال می‏فرمودند:
ای کسی که ما رابه کرامت و جانشینی پیامبر(ص) مخصوص کرده و وعده شفاعت داده و علم آنچه را بود وآنچه هست، به ما داده‏ای و دلهای برخی مردم را به سوی ما سوق داده‏ای! برادرانم و کسانی را که به زیارت قبر حسین(ع) می‏روند، ببخش!... بر آن چشمانی را که به ترحّم بر ما، گریه کردند، رحم کن؛ و بر آن دلهایی که جزع کردند و برای ما آتش گرفتند و بر آن ضجه‏هایی که برای ما بلند می‏شود، رحمت نازل نما!... (107)
حتی تعریف و مصداق جزع را نیز می‏توان از روایاتی که در این باب وارد شده تشخیص داد. به عنوان مثال در روایتی که از مسمع بن عبدالملک نقل شده که می‏‏گوید: 
روزی امام صادق(ع) به من فرمود: هیچ می‏شود که حسین(ع) را یادکنی و آنچه را بر او رواشده، متذکّر شوی؟ عرض کردم: بله. فرمود: آیا جزع می‏کنی؟ عرض کردم: آری به خدا قسم! و اشک می‏ریزم به‏گونه‏ای که نزدیکان من اثر آن را در من می‏بینند و دست از غذا می‏کشم تا اثر آن در سیمای من دیده شود. امام(ع) فرمود: خدا رحمتت کند و اجر گریه‏هایت را بدهد! بدان که تو از زمره کسانی هستی که اهل جزع کردن بر ما هستند و از کسانی هستی که در شادی ما مسرور و در غم و ماتم ما محزون هستند. (108)
این تعبیر از امام(ع) بدان معناست که جزع مورد نظر امام(ع)، گریه کردن و اندوهگین شدن و بی‏تابی برای اهل بیت(ع) است و اصحاب ایشان نیز همین معنا را از آن می‏فهمیدند. 

• بعضی از طرفداران قمه‏زنی و رفتارهای مشابه آن، روایاتی که در آن به لطم زدن برخی از زنان مصیبت‏دیده کربلا اشاره شده، استناد می‏کنند و آن را دلیل مجاز بودن عمل خود می‏دانند.

ـ روایت مورد اشاره آنان روایت خالد بن سدیر است؛ متن کاملِ آن بدین شرح است:
ابن سدیر نقل می‏کند که از امام صادق(ع) در مورد مردی سؤال کردم که لباسش را برای پدر و یا مادر و یا برادرش و یا یکی از نزدیکانش پاره کرده است. آیا این عمل او مجاز است؟ امام فرمودند: 
پاره کردن لباس اشکالی ندارد؛ موسی برای هارون پیراهن پاره کرد. البته پدر برای فرزند و مرد برای زنش نمی تواند پیراهن پاره کند. اما زن می تواند در عزای شوهرش لباسش را پاره کند و اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش چنین کرد، کفاره آن، کفاره شکستن قسم است و نماز این دو، مادامی که کفاره را نداده باشند، پذیرفته نیست. زمانی که زن به صورت خود چنگ بزند و یا موهایش را ببُرد و یا بکَند، در این صورت برای بریدن مو باید غلامی را آزاد کند، یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد و یا شصت فقیر را غذا بدهد. در صورتی که صورتش را خراش بدهد و خون خارج شود وهمین‏طور در کندن مو، کفاره شکستن قسم است. اما اگر کسی لطم کند، باید استغفار کند؛ ولی کفاره‏ ندارد. و به‏راستی، زنان بنی‏هاشم (فاطمیّات) در سوگ حسین(ع) پیراهن‏های خود را پاره کردند و برصورت خود لطمه‏زدند و در سوگ مثل حسین(ع) بر صورت‏ها ضربه زده می‏شود و گریبان‏ها پاره می‏گردد. (109)
درباره این روایت باید گفت که اولاً این روایت به گفته بسیاری از علما از لحاظ سند بسیار ضعیف است. (110)ثانیاً در این روایت، ایرادات مفهومی و دِلالی و حتی تناقضاتی با دیگر روایات وجود دارد. (111)
حتی با نادیده گرفتن دو اشکال فوق و در صورتی که این روایت را صحیح بدانیم نیز در نهایت چیزی که از این روایت قابل استفاده است، اقدام زنان فاطمی در لطم زدن به خود در صحرای کربلاست، (112) و لطم – همان‏گونه که در ادامه می‏آید ـ دارای معنای روشنی است و هیچ ارتباطی با قمه‏زنی و اعمال مشابه آن ندارد.
معنای دقیق «لطم» و امکان تطبیق آن با اعمالی چون قمه‏زنی 
ـ در کتب لغت عربی در معنای «لطم» ـکه مصدر ثلاثی مجرد، لَطَمَ می باشد ـ نوشته¬اند: «ضرب الخدّ و صفحات الجسم ببسط الید (113) او بالکفّ مفتوحه (114)». در فارسی لطم را ضربه زدن با کف دست و سیلی‏زدن ترجمه کرده‏اند. (115)
چنانچه گفته شد کلمه لطم به معنای زدن به صورت یا سینه، با کف دست می‏باشد؛ نه وارد کردن خراش به صورت یا سر، آن هم با قمه! 
این معنی را می‏توان از خود روایت سُدیر هم فهمید، زیرا در صدر روایت برای وارد کردن خراش به صورت، کفاره قرار داده شده است. اینکه در روایت، لطمه را از موارد وجوب کفاره خارج نموده و استغفار را برای آن کافی می‏داند، بیانگر آن است که لطمه چیزی غیر از خدش است. معنای «خدش» در زبان عرب چنین است: خراشیدن، پاره پاره کردن، دریدن،خدشه‏دار¬کردن،جریحه‏دار کردن. (116) پس اگر ترویج‏کنندگان این‏گونه رفتارها بخواهند برای اعمال خود سند روایی دست و پا کنند، بایستی روایات خدش را جستجو نمایند؛ نه روایات لطم را! هر چند هیچ‏یک از روایاتی که موضوع عزاداری و شیوه‏های ابراز احساسات در مصیبت‏ها در آن طرح شده، در بحث قمه‏زنی یا اعمالی شبیه به آن قابل استفاده نیست. 
و البته دلیل آن روشن است؛ چرا که این‏گونه رفتارها هیچ سابقه‏ای در تاریخ اسلام و به تبع آن در متون دینی ما ندارد.

---------------------

پاورقی ها و استنادات این بخش: 

102به مواردی از این روایات در فصل اول همین کتاب اشاره شده است.
103. عن ابراهیم بن ابی محمود، قال: قال الرضا(علیه‏السلام) :...ان یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزیزنا بارض کرب و بلاءاورثتنا الکرب و البلاء الی یوم الانقضاء فعلی مثل الحسین فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام. ثم قال(علیه‏السلام) : کان ابی(علیه‏السلام) اذا دخل شهر المحرم لا یری ضاحکا وکانت الک آبه تغلب علیه حتی تمضی عشره ای ام، فاذا کان یوم العاشر کان ذلک الیوم یوم مصیبته و حزنه و بکائه و یقول: هو الیوم الذی قتل فیه الحسین(علیه‏السلام). (شیخ صدوق، الامالی، المجلس السابع و العشرون؛ بحارالانوار، ج44، ص283، باب 34، ثواب البکاء علی مصیبته؛ وسائل الشیعه، ج14، ص 504، باب66)
104. بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع روحانیون استان «کهگیلویه و بویراحمد» در آستانه‌ى ماه محرم17/03/1373
105. أَبِی عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْجَامُورَانِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَه عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی عبدالله (علیه‏السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ إِنَّ الْبُکَاءَ وَ الْجَزَعَ مَکْرُوهٌ لِلْعَبْدِ فِی کُلِّ مَا جَزِعَ مَا خَلَا الْبُکَاءَ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه‏السلام) فَإِنَّهُ فِیهِ مَأْجُورٌ... 
106. وَ لَوْ لَا أَنَّکَ أَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْجَزَعِ لَأَنْفَدْنَا عَلَیْکَ مَاءَ الشُّئُونِ وَ لَکَانَ الدَّاءُ مُمَاطِلًا وَ الْکَمَدُ مُحَالِفاً (نهج البلاغه، خطبه 235)
107 . یَا مَنْ خَصَّنَا بِالْکَرَامَه وَ خَصَّنَا بِالْوَصِیَّه وَ وَعَدَنَا الشَّفَاعَه وَ أَعْطَانَا عِلْمَ مَا مَضَى وَ مَا بَقِیَ وَ جَعَلَ أَفْئِدَه مِنَ النَّاسِ تَهْوِی إِلَیْنَا اغْفِرْ لِی وَ لِإِخْوَانِی وَ لِزُوَّارِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع... فَارْحَمْ تِلْکَ الْوُجُوهَ الَّتِی قَدْ غَیَّرَتْهَا الشَّمْسُ وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْخُدُودَ الَّتِی تَقَلَّبَتْ عَلَى حُفْرَه أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْأَعْیُنَ الَّتِی جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَه لَنَا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتِی جَزِعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنَا وَ ارْحَمِ الصَّرْخَه الَّتِی کَانَتْ لَنَا... (کافی، ج4، 582؛ وسائل الشیعه، ج14، ص411)
108. قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِی حَدِیثٍ أَ مَا تَذْکُرُ مَا صُنِعَ بِهِ یَعْنِی بِالْحُسَیْنِ ع قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ تَجْزَعُ قُلْتُ إِی وَ اللَّهِ وَ أَسْتَعْبِرُ بِذَلِکَ حَتَّى یَرَى أَهْلِی أَثَرَ ذَلِکَ عَلَیَّ فَأَمْتَنِعُ مِنَ الطَّعَامِ حَتَّى یَسْتَبِینَ ذَلِکَ فِی وَجْهِی فَقَالَ رَحِمَ اللَّهُ دَمْعَتَکَ أَمَا إِنَّکَ مِنَ الَّذِینَ یُعَدُّونَ مِنْ أَهْلِ الْجَزَعِ لَنَا وَ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا وَ یَحْزَنُونَ لِحُزْنِنَا...(وسائل الشیعه، ج 14، ص 507؛ و کامل الزیارات ، ص 101)
109. رُوی محمد بن عیسی عن اخیه جعفر بن عیسی عن خالد بن سدیر، اخی حنان بن سدیر، سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ شَقَّ ثَوْبَهُ عَلَى أَبِیهِ أَوْ عَلَى أُمِّهِ أَوْ عَلَى أَخِیهِ أَوْ عَلَى قَرِیبٍ لَهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِشَقِّ الْجُیُوبِ قَدْ شَقَّ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ عَلَى أَخِیهِ هَارُونَ وَ لَا یَشُقَّ الْوَالِدُ عَلَى وَلَدِهِ وَ لَا زَوْجٌ عَلَى امْرَأَتِهِ وَ تَشُقُّ الْمَرْأَه عَلَى زَوْجِهَا وَ إِذَا شَقَّ زَوْجٌ عَلَى امْرَأَتِهِ أَوْ وَالِدٌ عَلَى وَلَدِهِ فَکَفَّارَتُهُ حِنْثُ یَمِینٍ وَ لَا صَلَاه لَهُمَا حَتَّى یُکَفِّرَا وَ یَتُوبَا مِنْ ذَلِکَ وَ إِذَا خَدَشَتِ الْمَرْأَه وَجْهَهَا أَوْ جَزَّتْ شَعْرَهَا أَوْ نَتَفَتْهُ فَفِی جَزِّ الشَّعْرِ عِتْقُ رَقَبَه أَوْ صِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ أَوْ إِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً وَ فِی الْخَدْشِ إِذَا دَمِیَتْ وَ فِی النَّتْفِ کَفَّارَه حِنْثِ یَمِینٍ وَ لَا شَیْ‏ءَ فِی اللَّطْمِ عَلَى الْخُدُودِ سِوَى الِاسْتِغْفَارِ وَ التَّوْبَه وَ قَدْ شَقَقْنَ الْجُیُوبَ وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ الْفَاطِمِیَّاتُ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع وَ عَلَى مِثْلِهِ تُلْطَمُ الْخُدُودُ وَ تُشَقُّ الْجُیُوبُ. (وسائل الشیعه، ج3، ص 402؛ و تهذیب الاحکام، ج8، ص 325؛ با اندکی اختلاف در الفاظ)
110 . شهید ثانی در مسالک الافهام در این باره می‏گوید: «سند این روایت ضعیف می باشد، زیرا خالد بن سدیر که در سند آن است فردی غیر موثق می باشد.» (مسالک الافهام، ج10، ص27) همچنین شیخ صدوق در مورد او گفته که روایات کتابش جعلی است. (مصباح الفقیه، ج 1، ص430 ) شیخ طوسی و علی بن بابویه نیز روایات او را نپذیرفته‏اند.(منبع پیشین به نقل از الفهرست) محقق بزرگوار آقا رضا همدانی می نویسد: «این روایت به خاطر ضعف سندش و اعراض اصحاب از آن، صلاحیت برای دلیل واقع شدن را ندارد.» (مصباح الفقیه، ج 1، ص430)
ضمناً یکی دیگر از کسانی که در سلسله راویان این حدیث است، محمدبن عیسی است که شیخ طوسی او را از غُلات دانسته است؛ شیخ صدوق، علی بن بابویه و بسیاری دیگر از علما نیز او را ضعیف دانسته و نقل‏های او را غیر قابل اعتماد می‏دانند. (بنگرید به الفهرست، ص 140)
111. آیت الله سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک می نویسد: صدر و ذیل این روایت متناقض است؛ اگر این‏گونه اعمال از نظر امام صادق(علیه‏السلام) حرام‏اند ـ و در دیگر روایات وارد شده از آن حضرت نیز به حرمت آن تصریح شده است ـ دیگر جایی برای یادآوری عملکرد فاطمیات نبود. (جامع المدارک، ج 5، ص14) 
آیت الله العظمی گلپایگانی نیز نوشته‏اند: «بسیار بعید است که بتوانیم جواز لطم به صورت و گریبان چاک دادن را به عزاداری امام حسین (علیه‏السلام) اختصاص دهیم، زیرا وقتی که این دو فعل در اسلام حرام باشد، محققاً زنان فاطمی نیز آن را انجام نداده اند؛ اگر چه این اعمال برای امام حسین (علیه‏السلام) جایز باشد، زیرا انجام این اعمال موجب تنفر و بیزاری نفوس مردم از آن عمل می‏شود.» (کتاب الطهاره الاول، ص 218)
112 . کسانی که در صددند از این روایت برای اثبات مدعای خود استفاده کنند خوب است به روایات متعددی که از امام حسین(علیه‏السلام) نقل شده و حضرت، زنان فاطمی را از گریبان چاک زدن و وارد کردن خراش به صورت، بعد از شهادتشان نهی‏کرده‏اند نیز توجه کنند:
چنانچه در لهوف و دیگر مقاتل معتبر آمده است، امام حسین(علیه‏السلام) در شب عاشورا به زنان حرم چنین فرمودند: «ای خواهرم ام کلثوم، و تو زینب و تو ای فاطمه و تو ای رباب! هر گاه کشته شدم، گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان جاری نکنید. (اللهوف، ص 141 ـ140) و در کتاب کامل الزیارت نیز از امام محمد باقر(علیه‏السلام) روایت شده که هنگامی که امام حسین(علیه‏السلام) در صدد کوچ از مدینه برآمدند، زنان بنی هاشم آمدند و به نوحه‏سرایی پرداختند، تا آن که امام حسین(علیه‏السلام) میانشان رفت و فرمود: «شما را بخدا سوگند، مبادا که [این] نافرمانی خدا و رسول باشد که از شما سر بزند.» (کامل الزیارات، ص195 ، ح275) که مراد آن حضرت لااقل خدش و شق جیوب و خمش وجوه را شامل می‏شود، چه رسد به قمه زنی و تیغ زنی.
لذاست که مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی، صاحب جواهر الکلام درباره روایت خالد بن سدیر می‏نویسد: «استدلال به آنچه که در مورد فعل زنان فاطمی نقل شده است، متوقف بر آن است که عمل آنها بر غیر پدر و برادرشان باشد. و تمسک به این قول که «حضرت علی بن حسین(علیه‏السلام) بر عمل آنها علم داشته و در مقابل آن نیز سکوت نموده باشند؛ به نحوی که این سکوت، نشانه‏ای از رضایت آن حضرت از آن عمل داشته باشد»، از چنگ زدن به خارهای بیابان سخت‏تر است. (یعنی کندن خارهای بیابان با دست، از پذیرش این گفته‏ها آسانتر است.)» ( جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج 4، ص371)
113. کتاب‏العین، ج 7، ص 433
114. و یقال لطمت المرأه وجهها لطما من باب ضرب: ضربته بباطن کفها ( لسان‏العرب، ج 12، ص 542؛ مجمع‏البحرین، ج 6، ص 162)
115 . فرهنگ فارسی عمید.
116. خدش: خَدَشَ جلده و وجهَه: مزقه. و الخَدْشُ: مزْقُ الجلد، قلّ أَو کثر. یقال: خدَشَت المرأَه وجهَها عند المصیبه. (لسان‏العرب، ج 6، ص 292، ترجمه فارسی از فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، آذرتاش آذرنوش، نشر نی، چاپ چهارم،1383)

همین مطلب را در این آدرس هم ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-27.aspx


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  1:44 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

متن کامل کتاب دست پنهان قسمت اول فصول اول و دوم و سوم )اهمیت عزاداری/تاریخچه و تعریف قمه زنی/ موج اول و دوم و سوم مخالفت ایه الله سیدابوالحسن اصفهانی و امام خمینی و ایه الله خامنه ای


رسا سرویس فرهنگی ـ کتاب دست پنهان با ویرایش جدید به بررسی تاریخچه، مبانی فقهی و بازتاب‌های قمه‌زنی در افکار عمومی و رسانه‌های بین‌المللی می‌پردازد.

 

مقدمه چاپ ششم

 

اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً جَرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّه وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ. (1)
امام حسن عسگری(ع) فرمود: تقوای الهی را رعایت کنید و زینت ما باشید؛ نه مایه ننگ ما. با رفتار خود همه محبت‏ها را به سوی ما جلب کنید و [با رفتار مناسب خود] هر [نسبت] ناروایی را از ما دور کنید.
آنچه ائمه هدی(ع) از محبین و شیعیان خود انتظار دارند، هدایت همه ارادت‏ها و دوستی‏ها به سوی آنها و دفع هر قبیحی از ساحت قدسی آن انوار تابناک الهی است.
ارادت قلبی و ابراز احساسات خالصانه دوستداران اهل‏بیت(ع) به محضر آن بزرگواران در طول قرون و اعصار، موجب شده جهانیان رفتار و منش ما را وسیله شناخت بزرگان دینمان بدانند. از این‏ روست که دشمنان مکتب اهل بیت نیز مترصد به دست آوردن نمونه‏هایی از رفتارهای ما هستند که بتوانند با عرضه آن به افکار عمومی دنیا، نفرت و انزجار عمومی را بر ضد الگوهای دینی ما ـ علیهم صلوات‏الله ـ برانگیزند. لذاست که می بینیم اکثر پایگاه‏های اینترنتی و شبکه‏های تبلیغاتی استکباری از تصاویر شیعیانی که با رفتارهایی مثل قمه‏زنی، چهار دست و پا رفتن و... قصد عرض ارادت به امام حسین(ع) را داشته اند، سوءاستفاده و شیعیان را انسان‏هایی متوحش، غیرمنطقی و خشونت‏طلب معرفی کنند و جنایات خود را در کشورهای شیعی تلاش برای کنترل و نظم‏بخشی جامعه‏ای غیرمتمدن و بدوی نشان می‏دهند.
از سوی دیگر، سایت‏های تبلیغی مسیحیت و وهابیت با ارائه این تصاویر، ذهن مخاطب را از فرصت فکر کردن به پذیرش مذهب متعالی و مترقی تشیّع دور نگه می‏دارند.
این مجموعه ثمره تلاشی است برای شناخت تاریخچه، سیر تطورات و زمینه‏های موضع‏گیری فقهی و اجتماعی علما در مورد قمه‏زنی و در آخر ارائه نمونه‏هایی از سوءاستفاده دشمنان تشیع از آن.
استقبال گسترده علاقمندان به نشر فرهنگ عاشورا از این مجموعه، علیرغم محدودیت توان تهیه کنندگان در پاسخگویی به درخواستهای مکرر افراد، مجموعه‏های فرهنگی، نهادها و دستگاههای مذهبی، زمینه‏ساز انتشار پنج چاپ از این کتاب ـ با حمایت ارزشمند اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم ـ در مدت‏زمانی کوتاه شد.
ترجمه سریع آن به چند زبان زنده دنیا و دهها هزار مراجعه به سایت دست پنهان و لینک‏دادن دهها پایگاه اطلاع‏رسانی به آن، نشانگر لطف الهی و نزول برکاتی است که منشأ آن را ویژگی‏های خاص این مجموعه نمی دانیم؛ بلکه نیاز وافر جامعه و آمادگی مردم برای پذیرش استدلال محکم و تهی بودن فضا از محصولات قوی و پاسخگو، علت این‏گونه استقبال‏هاست.
امید که بصیرت دینی عزاداران حسینی و ارادتمندان آستان نورانی ائمه هدی(ع) موجب جلب رضای صاحب عزای واقعی، حضرت ولی‏عصر(عج) و زمینه‏ساز ظهور حضرتش گردد.
دفتر فرهنگی فخرالأ ئمه(علیهم‏السلام)
ذیحجه ‏الحرام 1430


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  1:28 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

کتاب دست پنهان نگاهی به تاریخچه، مبانی فقهی و بازتاب‌های قمه زنی در افکار عمومی و رسانه‌های بین‌المللی دارد.

 

تهیه و تنظیم کتابواحد پژوهش دفتر فرهنگی فخرالائمه(علیه السّلامقم المقدسه

--------------------

این کتاب در هفت فصل گرداوری شده است:

فصل اول اهمیت عزاداری برای سالار شهیدان(علیه السّلام)

فصل دوم تاریخچه قمه زنی

فصل سوم سیر تاریخی مقابله علما با انحرافات عزاداری

فصل چهارم علل صدور فتوای عدم جواز قمه زنی از سوی عالمان

فصل پنجم - پرسش و پاسخ از علما و صاحب نظران درباره سؤالات رایج در موضوع قمه زنی

فصل ششم چند کتاب خواندنی در موضوع عزاداری

فصل هفتم مروری اجمالی برسوء استفاده? دشمنان تشیع از مسأله قمه زنی

مقدمه کتاب

(اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا شَیْناً جَرُّوا إِلَیْنَا کُلَّ مَوَدَّةٍ وَ ادْفَعُوا عَنَّا کُلَّ قَبِیحٍ.)

امام حسن عسگری (علیه ‏السّلامفرموداز خدا بپرهیزید و زینت ما باشید؛ نه مایه ننگ مابا رفتار خود همة محبت‏ها را به سوی ما جلب کنید و [با رفتار مناسب خودهر [نسبتناروایی را از ما دور کنیدبحارالأنوار، ج 75، ص 372

آنچه ائمه هدی(علیه ‏السّلاماز محبین و شیعیان خود انتظار دارند، هدایت همه ارادت ‏ها و دوستی ‏ها به سوی آنها و دفع هر قبیحی از ساحت قدسی آن انوار تابناک الهی استارادت قلبی و ابراز احساسات خالصانه دوستداران اهل ‏بیت (علیه ‏السّلامبه محضر آن بزرگواران در طول قرون و اعصار، موجب شده جهانیان رفتار و منش ما را وسیله شناخت بزرگان دینمان بداننداز این‏ روست که دشمنان مکتب اهل بیت نیز مترصد به دست آوردن نمونه‏ هایی از رفتارهای ما هستند که بتوانند با عرضة آن به افکار عمومی دنیا، نفرت و انزجار عمومی را بر ضد الگوهای دینی ما(علیهم صلوات ‏اللهبرانگیزندلذاست که می بینیم اکثر پایگاه‏های اینترنتی و شبکه ‏های تبلیغاتی استکباری از تصاویر شیعیانی که با رفتارهایی مثل قمه‏زنی، چهار دست و پا رفتن و... قصد عرض ارادت به امام حسین(علیه ‏السّلامرا داشته اند، سوءاستفاده و شیعیان را انسان‏هایی متوحش، غیرمنطقی و خشونت ‏طلب معرفی کنند و جنایات خود را در کشورهای شیعی تلاش برای کنترل و نظم ‏بخشی جامعه ‏ای غیرمتمدن و بدوی نشان می ‏دهند.

از سوی دیگر، سایت‏ های تبلیغی مسیحیت و وهابیت با ارائه این تصاویر، ذهن مخاطب را از فرصت فکر کردن به پذیرش مذهب متعالی و مترقی تشیع دور نگه می ‏دارنداین مجموعه، ثمره تلاشی است برای شناخت تاریخچه، سیر تطورات و زمینه‏ های موضع ‏گیری فقهی و اجتماعی علما در مورد قمه ‏زنی و در آخر ارائه نمونه‏ هایی از سوءاستفاده دشمنان تشیع از آنامید که بصیرت دینی عزاداران حسینی و ارادتمندان آستان نورانی ائمه هدی(علیه ‏السّلامموجب جلب رضای صاحب عزای واقعی، حضرت ولی‏ عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریفو زمینه ‏ساز ظهور حضرتش گردد.


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  1:22 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

با نام و یا دخدای ابراهیم و موسی وعیسی و محمد صلوات الله علیهم اجمعین و سید وسالار شهیدان نینوا در شب تاسوعای حسینی 1434 قمری این وبلاگ را آغاز می کنیم. امید که مرضی رضای حضرت ولیعصر عجل الله فرجه الشریف باشد. 


نوشته شده در  چهارشنبه 92/8/22ساعت  1:9 صبح  توسط عزادار حسینی 
  نظرات دیگران()

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
گزارش عضوکانون طلوع موسسه ازنوشته شدن وانتشارکتاب وCDدست پنهان(ن
انتشار نرم افزار و فیلم مستند نقد قمه زنی همراه کتاب+دانلود
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت پنجم/سوءاستفاده دشمن ازقمه زنی
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت چهارم/دلایل حرمت قمه زنی از منظر علما؟
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت سوم/عشق،عقل،روش فقهی درقمه زنی
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت دوم/پاسخ به شبهه سربه محمل کوبیدن
فصل5کتاب دست پنهان/قسمت اول/چراقمه زنی مصداق جزع ولطم نیست؟
چاپ ششم کتاب دست پنهان در دی ماه 1387در تیراژ چهل هزار نسخه منتش
اولین چاپ کتاب دست پنهان در سال 1386 با تیراژ صدهزار نسخه منتشر
شروع با بسم الله الرحمن الرحیم
[عناوین آرشیوشده]