فصل اول ـ اهمیت عزاداری برای سالار شهیدان(علیهالسلام)
در بیان آیات و روایات، بیانات امام خمینی (قدس سره) و رهبر معظم انقلاب (مد ظله العالی)
آیات و روایات
{ وَ مَن یُعَظِّم شَعائِرَ اللهِِ فَإِنَّها مِن تَقوَی القُلوبِ}(2)
و هرکس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست.
ـ از امام صادق(ع) نقل گردیدهاست که: امام حسین(ع) به سوی پیامبراکرم(ص) میآمد که حضرت به استقبالش شتافت و او را در دامان خویش نشاند و فرمود: همانا کشته شدن حسین(ع) در دلهای مؤمنین حرارتی ایجاد کرده است که هرگز سرد نخواهد شد.
سپس امام صادق(ع) فرمود: پدرم فدای کسی که کشته اشکهای جاری است. گفتند: ای فرزند رسولالله! کشته هر اشک روان یعنی چه؟ فرمود: هیچ مؤمنی او را یاد نمیکند مگر اینکه اشک او جاری خواهد شد. (3)
امام صادق(ع) فرمود: ... هیچ چشمی و هیچ اشکی نزد خدا محبوبتر از چشمی که بر او [امام حسین(ع)] گریه میکند، نیست؛ و هیچ گریهکنندهای بر او گریه نمیکند، مگر اینکه با فاطمه زهرا(س) تقرب و پیوند برقرار کرده و او را شادمان میگرداند، و نیز با رسولالله پیوند برقرار و حق ما را ادا کرده باشد؛ و هیچ بندهای محشور نمیشود مگر اینکه چشمانش گریان باشد، بهجز گریهکنندگان بر جدّم حسین(ع) که همانا محشور میشوند درحالیکه چشمانشان روشن است و بشارت به بدرقهشان میآید و شادی از صورتشان نمایان است و در حالی که خلایق در هول و هراس و در معرض حسابند، آنها در امانند و زیر عرش همصحبت حسین اند و در سایه عرش از بدی روز حساب بیمناک نیستند.
به آنها گفته میشود که وارد بهشت شوید، [اما آنها] ابا میکنند و همنشینی و همصحبتی با او را ترجیح میدهند؛ سپس حوریان و غلامان بهشتی در پی آنها فرستاده میشوند و [به آنها میگویند] که ما مشتاق شماییم؛ [اما ایشان] حتی سرهایشان را برای [دیدن] آنها بلند نمیکنند! بخاطر شادی و سروری که از مجالست با حسین(ع) درک کرده و چشیدهاند. (4)
امام صادق(ع) میفرمایند: ای عبدالله بن صنان! بافضیلتترین عملی که در این روز [عاشورا] به جا آورده میشود، این است که لباس تمیزی را به تن کنی، دکمههای آن را باز کنی، آستینهایش را بالا بزنی و سر و پا برهنه باشی؛ همانند کسانی که مصیبتزدهاند. (5)
امام صادق(ع) فرمود: کاملترین مؤمن از جهت ایمان کسی است که خُلق او نیکوتر و رقّت قلب او و گریه او بر ما اهلبیت بیشتر و شدیدتر باشد، دوستی او با ما اهلبیت زیادتر، حزن و اندوه و سوزش دل او در مصیبت ما و موّدت و دوستی او برای ما بیشتر باشد. (6 )
روایت شده زمانی که نبی اکرم(ص) به دخترش فاطمه(س) از شهادت فرزندش حسین و رنجهایی که بر او جاری میشود خبر داد، فاطمه به شدت گریست و عرض کرد: ای پدر! این [حادثه] چه زمانی رخ میدهد؟ فرمود: در زمانی که من و تو و علی نیستیم. پس گریه او (حضرت زهرا(س)) شدت گرفت و عرض کرد: ای پدر! پس چه کسی بر او گریه خواهدکرد؟ و چه کسی عهدهدار اقامه عزای او خواهد شد؟
پیامبر(ص) فرمود: ای فاطمه! به درستی که زنان امت من بر زنان اهلبیت من و مردانشان بر مردان اهلبیت من گریه خواهند کرد و هر سال، نسل اندر نسل عزای او را تجدید کرده و آن را زنده نگه میدارند.
پس در قیامت تو زنان آنان و من مردانشان را شفاعت میکنم و دست هر کس را که بر مصیبتهای حسین(ع) گریه کند، میگیریم و او را وارد بهشت میکنیم.
ای فاطمه! هر چشمی روز قیامت گریان است، مگر چشمی که بر مصیبتهای امام حسین(ع) گریان بوده است؛ پس صاحب این چشم در آن روز خندان است و به نعمتهای بهشتی بشارت داده میشود. (7)
در حدیث مناجات، حضرت موسی(ع) عرضه میدارد: پروردگارا! از چه رو امت محمد(ص) را بر دیگر امتها برتری دادی؟ خداوند متعال فرمود: آنها را بخاطر ده خصلت برتری دادم. موسی(ع) عرضه داشت: آن خصلتها که به آن عمل میکنند، کدامند؟ [به من یاد بده] تا به بنی اسرائیل فرمان دهم به آنها عمل کنند. خداوند متعال فرمود: نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و نمارجمعه و نمازجماعت و قرآن و علم و عاشورا. موسی(ع) عرضه داشت: پروردگارا ! عاشورا چیست؟ فرمود: گریه کردن و گریاندن بر سبط (8) محمد(ص) و مرثیه و عزاداری برای مصیبت فرزندان مصطفی(ص). ای موسی! هیچ بندهای از بندگان من در آن زمان بر فرزندان مصطفی(ص) گریه نکند و یا نگریاند و عزادار نشود مگر اینکه بهشت از آن او خواهد بود و در بهشت ماندگار خواهد بود. و هیچ بندهای یک درهم از مال خود را بخاطر محبت فرزند دختر پیامبرش بهصورت اطعام و یا کار دیگری انفاق نکند مگر اینکه در سرای دنیا در برابر هر درهم، هفتاد درهم برکت میدهم و در بهشت در عافیت خواهد بود وگناهانش آمرزیده میگردد.
بیانات امامخمینی(قدسسره) و رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالی)
مجالس عزا از آن وقت به امر حضرت صادق (سلاماللهعلیه) و به سفارش ائمه هدی(ع)، ما بپا میکنیم این مجالس عزا را. (10)
ملت ما قدر این مجالس را بدانند، مجالسی است که زنده نگهمیدارد ملتها را، در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام متبرکه، هفتههاست و جنبشهای اینطوری هست. اگر بُعد سیاسی اینها را بفهمند، همان غربزدهها هم مجلس بهپا میکنند و عزاداری میکنند؛ اگر چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند. من امیدوارم که هر چه بیشتر و هر چه بهتر این مجالس برپا باشد و از خطبای بزرگ تا آن نوحهخوان در این تاثیر دارد؛ [از] آن که ایستاده پای منبر، چند شعر میگوید و چند شعر میخواند، تا آن که در منبر است و خطیب است، اینها هر دو در این مسئله تاثیر دارند، تاثیر طبیعی دارند؛ گرچه خود بعضی اشخاص هم ندانند دارند چه میکنند؛ مِن حَیثُ لایَشعُر. (11)
روضه سیدالشهداء برای حفظ مکتب سیدالشهداست. آن کسانی که میگویند روضه سیدالشهداء را نخوانید، اصلاً نمیفهمند مکتب سیدالشهداء چه بوده و نمیدانند یعنی چه. نمیدانند این گریهها و این روضهها حفظ کرده این مکتب را. الان هزار و چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضهها و با این مصیبتها و با این سینه زنیها ما را حفظ کردهاند؛ تا حالا آورده اند اسلام را... این نقش، یک نقشی است که اسلام را همیشه زنده نگه داشته، آن گلی است که هی آب به آن میدهند زنده نگه داشته، این گریهها زنده نگهداشته مکتب سیدالشهداء را، این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهداء را. (12)
امام حسین(سلامالله علیه) با عده کم، همه چیزش را فدای اسلام کرد؛ مقابل یک امپراطوری بزرگ ایستاد و «نه» گفت. هر روز باید در هر جا این «نه» محفوظ بماند و این مجالسی که هست، مجالسی است که دنبال همین است که این «نه» را محفوظ بدارد. (13)
این [ذکر مصیبت امام حسین(ع)] همان چشمهى جوشانى است که از ظهرِ روزِ عاشورا شروع شد؛ از همان وقتى که زینب کبرى(س) طبق نقلى که شده است بالاى «تلّ زینبیّه» رفت و خطاب به پیغمبر عرض کرد: «یا محمداه، صلّى علیک ملیک السّماء هذا حسینک مرمّل بالدّماء، مقطّع الاعضاء، مسلوب العمامه و الرّداء... » (14) او خواندنِ روضهى امام حسین(ع) را شروع کرد و ماجرا را با صداى بلند گفت؛ ماجرایى که مىخواستند مکتوم بماند. خواهر بزرگوار امام، چه در کربلا، چه در کوفه و چه در شام و مدینه، با صداى بلند به بیان حادثهى عاشورا پرداخت. این چشمه، از همان روز شروع به جوشیدن کرد و تا امروز، همچنان جوشان است. این حادثهى عاشوراست. (15)
اکنون باید به نحو متعارف که در طول قرون و اعصار عزادارى مىکردهاند و متدینین و علماء هم خود در آن شرکت مىجستهاند، عزادارى کنند؛ یعنى تشکیل مجالس روضهخوانى و راهاندازى دستهجات و مواکب عزادارى که داراى حال و حزن و شور محبت اهلبیت(علیهمالصلاهوالسلام) است، سعى کنند که نوحهها و شعرها و روضهخوانىها، پرمغز و داراى مضامین صحیح و متکى به آثار واردهى معتبره از ائمه(ع) یا علماى بزرگ باشد. (16)
من واقعاً مىترسم از اینکه خداى ناکرده، در این دوران که دورانِ ظهور اسلام، بروز اسلام، تجلّى اسلام و تجلّى فکر اهلبیت(علیهمالصّلاه والسّلام) است، نتوانیم وظیفهمان را انجام دهیم. برخى کارهاست که پرداختن به آنها، مردم را به خدا و دین نزدیک مىکند. یکى از آن کارها، همین عزاداریهاى سنّتى است که باعث تقرّبِ بیشترِ مردم به دین مىشود. اینکه امام فرمودند «عزادارى سنّتى بکنید» به خاطر همین تقریب است. در مجالس عزادارى نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، به سر و سینه زدن و مواکب عزا و دستههاى عزادارى بهراهانداختن، از امورى است که عواطف عمومى را نسبت به خاندانپیغمبر، پرجوش مىکند و بسیار خوب است. (17)
------------------
پانوشتهای این بخش؛
1. بحارالأنوار، ج 75، ص 372
2. حج، آیه 32
3. عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیهالسلام) قَالَ نَظَرَ النَّبِیُّ (صلیاللهعلیهوآله) إِلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهالسلام) وَ هُوَ مُقْبِلٌ فَأَجْلَسَهُ فِی حِجْرِهِ وَ قَالَ إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَه فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ (علیهالسلام) بِأَبِی قَتِیلُ کُلِّ عَبْرَه قِیلَ وَ مَا قَتِیلُ کُلِّ عَبْرَه یَا ابْنَ رسولالله قَالَ لَا یَذْکُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَکَى. (مستدرکالوسائل، ج 10، ص 318)
4. قَالَ أَبُوعبدالله (علیهالسلام): ... مَا عَیْنٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ وَ لَا عَبْرَه مِنْ عَیْنٍ بَکَتْ وَ دَمَعَتْ عَلَیْهِ وَ مَا مِنْ بَاکٍ یَبْکِیهِ إِلَّا وَ قَدْ وَصَلَ فَاطِمَه وَ أَسْعَدَهَا عَلَیْهِ وَ وَصَلَ رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) وَ أَدَّى حَقَّنَا وَ مَا مِنْ عَبْدٍ یُحْشَرُ إِلَّا وَ عَیْنَاهُ بَاکِیَه إِلَّا الْبَاکِینَ عَلَى جَدِّیَ الْحُسَیْنِ (علیهالسلام) فَإِنَّهُ یُحْشَرُ وَ عَیْنُهُ قَرِیرَه وَ الْبِشَارَه تِلْقَاهُ وَ السُّرُورُ بَیِّنٌ عَلَى وَجْهِ وَ الْخَلْقُ فِی الْفَزَعِ وَ هُمْ آمِنُونَ وَ الْخَلْقُ یُعْرَضُونَ وَ هُمْ حُدَّاثُ الْحُسَیْنِ (علیهالسلام) تَحْتَ الْعَرْشِ وَ فِی ظِلِّ الْعَرْشِ لَا یَخَافُونَ سُوءَ یَوْمِ الْحِسَابِ یُقَالُ لَهُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّه فَیَأْبَوْنَ وَ یَخْتَارُونَ مَجْلِسَهُ وَ حَدِیثَهُ وَ إِنَّ الْحُورَ لَتُرْسِلُ إِلَیْهِمْ إِنَّا قَدِ اشْتَقْنَاکُمْ مَعَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِینَ فَمَا یَرْفَعُونَ رُءُوسَهُمْ إِلَیْهِمْ لِمَا یَرَوْنَ فِی مَجْلِسِهِ (علیهالسلام) مِنَ السُّرُورِ وَ الْکَرَامَه. (مستدرکالوسائل، ج 10، ص 314)
5. قال ابی عبدالله جعفر بن محمد ... إِنَّ أَفْضَلَ مَا تَأْتِی بِهِ فِی هَذَا الْیَوْمِ أَنْ تَعْمِدَ إِلَى ثِیَابٍ طَاهِرَه فَتَلْبَسَهَا وَ تَتَسَلَّبَ قَالَ وَ مَا التَّسَلُّبُ قَالَ تُحَلِّلُ أَزْرَارَکَ وَ تَکْشِفُ عَنْ ذِرَاعَیْکَ کَهَیْئَه أَصْحَابِ الْمَصَائِبِ. (بحارالأنوار، ج 98، ص 304)
6. حضرت آیتالله میرجهانی طباطبایی(طاب ثراه)، البکاء للحسین(علیهالسلام)، ص 68
.7 رُوِیَ أَنَّهُ لَمَّا أَخْبَرَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و اله ابْنَتَهُ فَاطِمَه بِقَتْلِ وَلَدِهَا الْحُسَیْنِ وَ مَا یَجْرِی عَلَیْهِ مِنَ الْمِحَنِ بَکَتْ فَاطِمَه بُکَاءً شَدِیداً وَ قَالَتْ یَا أَبَهْ مَتَى یَکُونُ ذَلِکَ قَالَ فِی زَمَانٍ خَالٍ مِنِّی وَ مِنْکِ وَ مِنْ عَلِیٍّ فَاشْتَدَّ بُکَاؤُهَا وَ قَالَتْ یَا أَبَهْ فَمَنْ یَبْکِی عَلَیْهِ وَ مَنْ یَلْتَزِمُ بِإِقَامَه الْعَزَاءِ لَهُ فَقَالَ النَّبِیُّ یَا فَاطِمَه إِنَّ نِسَاءَ أُمَّتِی یَبْکُونَ عَلَى نِسَاءِ أَهْلِ بَیْتِی وَ رِجَالَهُمْ یَبْکُونَ عَلَى رِجَالِ أَهْلِ بَیْتِی وَ یُجَدِّدُونَ الْعَزَاءَ جِیلًا بَعْدَ جِیلٍ فِی کُلِّ سَنَه فَإِذَا کَانَ الْقِیَامَه تَشْفَعِینَ أَنْتِ لِلنِّسَاءِ وَ أَنَا أَشْفَعُ لِلرِّجَالِ وَ کُلُّ مَنْ بَکَى مِنْهُمْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْنِ أَخَذْنَا بِیَدِهِ وَ أَدْخَلْنَاهُ الْجَنَّه یَا فَاطِمَه کُلُّ عَیْنٍ بَاکِیَه یَوْمَ الْقِیَامَه إِلَّا عَیْنٌ بَکَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَیْنِ فَإِنَّهَا ضاحِکَه مُسْتَبْشِرَه بِنَعِیمِ الْجَنَّه (بحارالأنوار، ج 44، ص 37)
8. نوه دختری
.9 مستدرکالوسائل، ج 10، ص 319
10. صحیفه نور، ج 10، تاریخ 30/7/58
11. صحیفه نور، ج 16، تاریخ 30/3/61
12. صحیفه نور، ج 15، ص 203، تاریخ 4/8/60
13. صحیفه نور، ج 10، تاریخ 30/7/58
14. وا محمدا! که درود فرشتگان همواره بر تو باد! این [پیکر] حسین توست که در خون غلتیده و اعضایش از هم جدا شده و ردا وعمامه اش به غارت رفته است... (اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 133)
15. بیانات در جمع روحانیون استان کهگیلویه و بویراحمد در آستانهى ماه محرّم 17/3/73
16. پاسخ به نامهى امام جمعهى اردبیل حجتالاسلام والمسلمین آقاى مروج 27/3/73
17. بیانات در جمع روحانیون استان کهگیلویه و بویراحمد در آستانهى ماه محرّم 17/3/73
همین مطلب را در این آدرس هم می توانید ببینید: http://abarcooh.blogfa.com/post-25.aspx